گزارش برگزاري هجدهمين
كنفرانس بينالمللي روابطعمومي
اشاره
براي
داشتن يك دنياي مجازي پايدار كه امكان دسترسي به آن در هر كجا وجود داشته
باشد، به قدرت محاسباتي بينهايت، فضاي ابري بينهايت بهتر و دسترسي به
پهناي باند بينهايت بهتر نياز داريم. ما به سختافزارهاي واقعيت مجازي با
قيمتهاي بسيار ارزان نياز داريم. ما همچنين به روابطعموميهاي بينهايت
آيندهنگر نياز داريم تا بتوانند از فرصتهاي بيشماري كه اين دنياي كاملاً
جديد براي روابطعمومي ايجاد ميكند، حداكثر استفاده را ببرند و جلوتر از ديگران قرار گيرند.
در
هجدهمين كنفرانس بينالمللي روابطعمومي ايران (IRAN CPR1400) كه با حضور
جمعي از اساتيد، مديران و كارشناسان نهادها و سازمانهاي بخشهاي دولتي و
خصوصي و با رعايت محدوديتهاي كرونايي، چهارم اسفند 1400 برگزار شد،
«روابطعمومي متاورس» به عنوان يك دستور كار تحقيقي مورد بررسي و تجزيه و
تحليل قرار گرفت.
در بخش «روابطعمومي متاورس»،
دكتر سعيدرضا عاملي دبير شورايعالي انقلاب فرهنگي پيرامون «روابطعمومي
آرماني– واقعي، ذهني– عيني، حسي– فراحسي متاورس: كاركردها و كاربردهاي
فرامكاني» سخنراني كردند. همچنين دكتر مريم سليمي دانشآموخته علوم
ارتباطات طي سخناني به بررسي «آينده ارتباطات و تبليغات در دنياي متاورس»
پرداختند.
«استانداردهاي
آموزش روابطعمومي؛ دانش، روش و اخلاق حرفهاي» و «استانداردهاي پژوهش و
سنجش روابطعمومي» توسط دكتر حسينعلي افخمي مديرگروه روابطعمومي دانشكده
علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي و پروفسور فرانك اويت رئيس و
مديرعامل سابق موسسه روابطعمومي مورد بررسي قرار گرفتند.
دكتر
احمد يحيايي ايلهاي دانشآموخته علوم ارتباطات، سخنران بعدي بود كه از
مسئوليتهاي متخصصان روابطعمومي قرن21 سخن گفت. شتاب پيشروي كسبوكار و
همچنين سرعت انتقال و مصرف اطلاعات، موجب تغييراتي هميشگي و اساسي در نحوه
ارتباطات داخلي و خارجي سازمانها شده است. علاوه بر مسئوليتهاي سنتي
مديران روابطعمومي و ارتباطات از جمله نمايش نقاط قوت و حفظ اعتبار
سازمان، امروزه وظايف جديدي نيز بر عهده آنها گذاشته ميشود. در اين
سخنراني، چهار وظيفه جديد مديران روابطعمومي و ارتباطات مورد بررسي قرار
ميگيرد.
در
بخش ديگري از مراسم، جلد اول كتاب «استانداردهاي جهاني و حرفهاي
روابطعمومي» نوشته جمعي از نويسندگان، با همكاري مشترك انجمن متخصصان
روابطعمومي و موسسه كارگزار روابطعمومي كه از سوي انتشارات كارگزار
روابطعمومي منتشر گرديد، در آيين افتتاحيه "هجدهمين كنفرانس بينالمللي
روابطعمومي ايران" و "نخستين جشنواره مردمداري ايران" رونمايي شد.
در ادامه اين مراسم از برگزيدگان نخستين جشنواره ملي مردمداري تجليل بعمل آمد.
همزمان
با برگزاري كنفرانس، پنجاه و هشتادمين شماره فصلنامه "كارگزار
روابطعمومي" ويژه زمستان با دو پرونده "روابطعمومي متاورس" و
"استانداردهاي روابطعمومي" به صورت تمامرنگي با كاغذ گلاسه به سردبيري
مهدي باقريان منتشر شد.
همچنين
از بين مقالات ارسالي، چهار مقاله بررسي «نقش روابطعمومي در مديريت
بحران»، نوشته: ولي مهديپور و ابراهيم متينسيرت؛ «مسئوليتهاي اجتماعي
رسانهها در مبارزه با كرونا»، نوشته: عباس خسرواني؛ «بررسي عوامل كليدي
موثر بر موفقيت مديريت ارتباط با مشتري CRM در صنعت بانكداري»، نوشته:
حميدرضا عبدالملكي و اكرم محمدينيكو و «روابطعمومي در متاورس: آنچه بايد
بدانيم»، نوشته: يحيي احمدي و مسعود كريمخاني براي انتشار در كتاب مجموعه
مقالات كنفرانس پذيرفته شدند كه بعد از برگزاري كنفرانس منتشر ميشود.
از
آنجايي كه به دليل همهگيري، امكان ارائه بقيه سخنرانيها فراهم نشد
ويدئوي سخنرانان از جمله پروفسور جيمز گرونيگ پدر روابطعمومي مدرن در
اختيار افراد ثبتنامي قرار خواهد گرفت.
هجدهمين
كنفرانس بينالمللي روابطعمومي ايران (IRANCPR) ، توسط موسسه كارگزار
روابطعمومي (KPRI)، انجمن متخصصان روابطعمومي ايران (IAPRS) و انجمن
جهاني كارگزاران مسلمان روابطعمومي (IMPRPA) در مركز همايشهاي سازمان
مديريت صنعتي سازمان مطالعات و بهرهوري نيروي انساني برگزار شد.
دستاوردهاي كنفرانس بينالمللي روابطعمومي ايران
دكتر حسن بشير استاد ارتباطات بينالملل دانشگاه امام صادق (ع) و دبير كميته علمي كنفرانس
دكتر
حسن بشير دبير كميته علمي هجدهمين كنفرانس بينالمللي روابطعمومي ايران
در مراسم افتتاحيه كنفرانس با بيان اين مطلب گفت: برگزاري 18 دوره كنفرانس
بينالمللي روابطعمومي، نشان از ثبات قدم و استقامت دستاندركاران و
استمرار حمايتهاي تمامي خانواده بزرگ روابطعمومي كشور دارد. تحولات و
پيشرفتهاي خوبي در عرصههاي علمي و عملي روابطعمومي كشور حادث شده است
ولي تا رسيدن به جايگاه ايدهآل فاصلههايي وجود دارد كه بطور يقين با
ارايه راهحلها و راهكارهايي كه لازم است از سوي منتقدان ارايه شود، با
برونرفت از چالشها، آيندهاي بهتري را ترسيم كرد.
از
مطالعه ادوار گذشته كنفرانس بينالمللي روابطعمومي و مروري بر اين رويداد
علمي، چنين احصا ميشود كه بيش از 120 تن از شخصيتهاي مهم و بزرگ داخلي و
خارجي با ارايه مقاله و سخنراني در كنفرانسها شركت داشته و 120 كتاب
تخصصي همزمان با برگزاري هر دوره كنفرانس، توليد و منتشر شده است. همچنين
هزاران مدير و كارشناس روابطعمومي بهصورت حضوري و غيرحضوري در جريان
كنفرانس قرار گرفتهاند و در مجموع ميتوان نقش و اثرگذاري برگزاري كنفرانس
را در توسعه و تقويت نهاد روابطعمومي به بديل توصيف كرد. راهاندازي و
بهروز بودن شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران كه شارا نام دارد، برگزاري
جشنوارههاي تخصصي كه به بررسي آثار و توليدات روابطعموميها ميپردازد،
انتشار دهها كتاب تخصصي و علمي در حوزه روابطعمومي، توجه يافتن مديران
ارشد سازمانها به نقش و جايگاه روابطعمومي در سازمانها همگي نشان از
حركت رو به رشد و پيشرفت روابطعمومي است كه ناشي از استمرار در حركت
انجمنها، موسسات و نهادهاي تخصصي روابطعمومي كشور است.
بنابراين
با نگاهي منصفانه به رويدادهاي جاري در عرصه روابطعمومي كشور، پيشرفتهاي
روزافزون روابطعمومي در زمينههاي مختلف و تحولات آن در همه ابعاد، در
جهان واقعي و مجازي بهخوبي عيان ميشود و پيگيري مسائل روز جهاني در رابطه
با روابطعمومي، تقدير از فعاليتها و دستاوردهاي روابطعموميهاي ايران و
عدم تقليلگرايي از فعاليتهاي مزبور ضروري و لازم بهنظر ميرسد.
هرچند
معتقدم نقد و انتقاد در همه زمينهها ميتواند يكي از عوامل مؤثر پيشرفت
باشد، اما نقد بايد ضمن اينكه منصفانه باشد، بايد همراه با راهحلها و
ارائه پاسخهاي علمي و عملياتي باشد. چنانچه اينگونه نباشد نوعي از
سياهنمايي خواهد بود.
توسعه «علوم روابطعمومي» همگام با كشورهاي
پيشرفته جهان، تأسيس «دانشگاه روابطعمومي» را ضرورت بخشيده است. اين حوزه
علمي، كاربردي، تجربي، تبليغاتي و خبري يكي از حوزههاي مهمي است كه
ميتواند تحولات اساسي در مشاركت مردمي و بخشهاي گوناگون دولتي و خصوصي را
بهوجود آورد كه در اين زمان به اين مشاركت همهجانبه بهشدت نيازمند
هستيم.
امروزه
واژه «سانسور» در جهان به يك «واژه متروك» تبديل شده است، در حاليكه هنوز
در جامعه ما و برخي از جوامع ديگر بهكار گرفته ميشود.
فضاي
جديد متاورس و بهطوركلي دنياي مجازي با حضور وسيع كنشگران و ارتباطگران
توسط آحاد جامعه، شفافيت و سرعت خبري را بهحدي رسانده است كه ديگر مفهومي
براي «سانسور» و «فيلترينگ» وجود ندارد و اميدوارم «مردمداري» «شعار اصلي
روابطعموميها» باشد كه كنفرانس بينالمللي روابطعمومي ايران در 18
كنفرانس گذشته تلاش كرده است كه اين مفهوم را از ابعاد گوناگون در ميان
خانواده بزرگ روابطعمومي نهادينه كرده و جامعه را با مفهوم عملياتي
«مردمداري» آشناتر سازد.
روابطعمومي آرماني– واقعي، ذهني– عيني، حسي– فراحسي متاورس: كاركردها و كاربردهاي فرامكاني
دكتر سعيدرضا عاملي دبير شورايعالي انقلاب فرهنگي
در
اين كنفرانس دكتر سعيدرضا عاملي، دبير شورايعالي انقلاب فرهنگي ضمن تشكر
از متصديان اين كنفرانس و توجه به امر مردمداري و برگزاري جشنواره
مردمواري اظهار كرد: عنوان مردمداري دو امر را در ذهن من احيا كرد، يكي
فرمايش مهم اميرالمؤمنين به مالك اشتر و ديگري مفهوم مردمواري در كنار
مردمداري در نگاه معماري اسلامي.
دكتر
عاملي افزود: اميرالمؤمنين حضرت علي (ع) به مالك اشتر توصيه ميكند دلت را
از محبت مردم پر كن چون مردم يا همدين تو هستند يا همنوع تو هستند و تو
بهعنوان يك حاكم، مسئوليت داري بامحبت با آنان رفتار كني. ارتباط بامحبت
مانند رابطه مادر و پدر با فرزند خود است والدين حتي بديهاي فرزندان را در
خيلي مواقع ناديده ميگيرند. اينكه حضرت علي (ع) ميفرمايند مردم يا
همدين تو هستند يا همنوع تو؛ به اين دليل است كه ايشان دايره مسئوليت
حاكميت نسبت به مردم را خيلي بزرگ ميدانند.
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي ادامه داد: اين جشنواره همچنين ياد مرحوم پيرنيا
را نيز در ذهن من تداعي كرد. مرحوم پيرنيا زماني كه در مورد خصيصههاي
معماري ايراني صحبت ميكردند مفهوم مردمواري استفاده ميكردند. مرحوم
پيرنيا ميگفتند بنا بايد مردموار باشد لذا اهميت مشاعات بنا را مهمتر از
اصل بنا ميدانست و عنوان ميكرد بناها بايد فضايي براي مردم فراهم كنند
اينكه بازارهاي كوچك و بزرگي احداث شود كه تماماً مغازه باشد و فضاي فراخي
براي مردم فراهم نكند اين بازار بنايي نيست كه كاركرد مردمداري داشته
باشد.
در
ادامه دكتر عاملي از ضرورت تغيير در نگاه روابطعموميها سخن به ميان آورد
و گفت: مردمداري در روابطعمومي بايد بهجاي رئيسداري بايد موردتوجه
قرار گيرد و محور خدمات روابطعمومي ضمن نمايندگيكردن سازمان، توجه به
مردم و ذينفعان باشد. متأسفانه روابطعموميها اكثراً گرفتار تشريفات و
رئيسداري شدند تا مردمداري لذا روابطعموميها بايد به ذينفعان توجه
كنند و بر اين اساس يك تغيير نظام مفهومي در روابطعمومي نياز است. البته
زماني كه ادبيات و كاركرد و عملكرد جامعه روابطعمومي را بررسي ميكنيم
متوجه خواهيم شد كه روابطعمومي در دو دهه اخير در ايران رشد خوبي كرده
است.
چرا بايد به موضوع متاورس توجه كرد؟
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي در ادامه با طرح اين سؤال كه چرا بايد در مورد
پديدههاي جديد مثل متاورس سخن گفت، فكر كرد و برنامهريزي نظاممند داشت؟
افزود: ما نميتوانيم بدون توجه به گذشته در حال و آينده زندگي كنيم. گاهي
وقتي به پديدههاي جديد توجه نميكنيم اين پديدهها براي ما يك نظام
استبداد و جبر فناوري ايجاد ميكنند.
دكتر
عاملي تصريح كرد: زماني كه در جبر فناوري و زندان فناوري گير ميكنيم
نميتوانيم برونرفتي براي خود بهعنوان فرهنگ ايراني اسلامي تصور كنيم.
لذا نزديك دو قرن ميشود كه دنيا در نظام فناوري غرب زندگي ميكند و ما
نتوانستيم در اين ميدان آغازگر باشيم معمولاً تقليد و تكرار كرديم. البته
خيلي هنر داشتيم تكرار كرديم و نتوانستيم فناوري را در نظام و زيستبوم
جامعه و فرهنگ ايران بازسازي كنيم كه اين موضوع خطر بزرگي است چراكه جامعه
فاخري مانند ايران با سابقه هزارهاي در تمدن بايد بتواند هويت خود را در
تمدن فناوريهاي جديد پيدا كند.
به
گفته دبير شورايعالي انقلاب فرهنگي ما نزديك به دو قرن است كه در احاطه
نوآوريهاي ديگران زندگي ميكنيم و معمولاً جنبههاي اعجابانگيز زندگي ما
را تشكيل ميدهد و در سبك زندگي گرفتار «جبر فناوريهاي جديد» ميشويم و
خلاقيت فرهنگي و اجتماعي را از دست ميدهيم. لذا قبل از هر چيزي نياز به
رها شدن از «قفس شوكهاي فناوري» هستيم و از سوي ديگر نيازمند نوآوري ناظر
بر بوميسازي و متناسبسازي پديدههاي جديد با فرهنگ اسلامي– ايراني هستيم.
دكتر
عاملي افزود: زماني كه ما در قفس شوكهاي فناوري هستيم دچار خشونت نمادين
ميشويم. خشونت نمادين يعني اينكه رفتارهاي ميكنيم كه تناسبي با آن فناوري
ندارد و استفادههايي ميكنيم كه تناسبي با فناوري و زيستبوم زندگي
ايراني ندارد. يكي از عوامل مهم سردرگمي، دوگانگيهاي فكري و گمگشتگيهاي
فرهنگي، زندگي در «دنياي ناشناختهها» است كه منجر به «خشونت نمادين»،
«هويتهاي سرد» و «گسترش احساس تنهايي» است.
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي در ادامه با ذكر يك مثال درباره قفس شوكهاي
فناوري، سخنان خود را اينگونه تكميل كرد: امروز استفاده از تلفن همراه در
محيط كار و تحصيل و زندگي رسوخ پيداكرده است و حتي عاملي براي ناديده شدن
زن و شوهر و فرزندان در خانه شده است. اين موضوع نيز مانعي در عرصه زندگي
امروزي ميباشد و بهخاطر اين است كه نتوانستيم در اين اكوسيستم خودمان را
پيدا كنيم، بنابراين بايد درباره پديدههاي جديد، اشراف و آگاهي پيدا كنيم
تا بتوانيم برونرفتهايي از اين شرايط ايجادشده پيدا كنيم.
متاورس يك تغيير روند فناورانه است
دكتر
عاملي در ادامه، متاورس را يك تغيير روند فناورانه دانست و گفت: اولين
نكته اين است كه متاورس از جنس «فناوريهاي تغيير روندي» محسوب ميشود؛ به
تعبيري متاورس عرصه واقعيسازي ذهنيتها و حسيسازي واقعيتها را بهوجود
آورده است. آنچه از ذهن ميگذرد در صنعت و فناوريهاي جديد يك واقعيت است،
آنچه ما خيال فرض ميكنيم تبديل به يك عينيت واقعيت ميشود. دليل آنهم
مشخص است، چراكه عرصه فناوري نو عرصه رياضي ديجيتال است و ذهن ما هم كاملاً
يك ذهن رياضي و رقومي و الگوريتمي است.
وي
افزود: بنابراين وقتي بستر براي ذهن فراهم ميشود، آنچه در ذهن ميگذرد يك
واقعيت است و تبديل به يك واقعيت رقومي قدرتمند ميشود. لذا مشاهده
ميكنيد كه خود فضاي سايبر نيز نخستين بار در رمان علمي-تخيلي نيو رومانسر
(1984)، اثر ويليام گيبسون مطرحشده است و ايده متاورس نيز نخستين بار در
رمان علمي-تخيلي «سقوط برف» نوشته نيل استيونسن (1992) مطرح شد بهخاطر اين
است كه يك امر خيالي كاملاً واقعيت است لذا امروز نميشود ما تخيلات را
سادهانگاري كنيم. در رمان «سقوط برف» صحبت از پروتوگونيستي كه قهرمان
داستان است و يك وجود دو فضايي و دوشخصيتي دارد كه هر دو فضا واقعيت مجازي
است.
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي تصريح كرد: شخصيت اصلي داستان، فردي به نام هيرو
پروتاگونيست يك قهرمان است كه شخصيت اصلي در آثار كلاسيك يونان بوده و
پروتاگونيست به سخنگوي اصلي در مباحثه گفته ميشد. در اين داستان، هيرو
بهعنوان پيك، پيتزاهاي سفارشي مردم را به در خانه آنها ميبرد و شبها
بهعنوان يك جنگجو در دنياي مجازي به ماجراجويي ميپردازد و درگير معماي يك
ويروس رايانهاي جديد ميشود.
دكتر
عاملي افزود: بنابراين باز اين دو فضايي شدني را كه سالها از آن صحبت
ميكنيم كه فضاي واقعي و مجازي بازگشت مجازي به واقعيت و رفتن واقعيت به
مجاز و امروز صحبت از فيزيكي شدن جهان مجازي ميكنيم. در متاورس اينها
اتفاقاتي است كه تحت تأثير جهان خيال رخ ميدهد بعدها در سال 2011 نيز در
رمان علمي-تخيلي «بازيكن واقعي شماره يك» اثر ارنست كلاين، به متاورسي به
نام OASIS اشارهشده كه از طريق يك هدست واقعيت مجازي و دستكشهاي باسيم،
امكان فرار از دنياي واقعي كه گرفتار بحران انرژي و در حال نابودي است به
يك دنياي متاورس فراهم ميشود.
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي عنوان كرد: متيو بال، سرمايهگذار و تحليلگر
صنعت نيز در مجموعه مقالاتي با محوريت اپيك گيمز، به اين مفهوم پرداخته و
ادبيات آن را توسعه داده است و اين واقعيت پيدا كردن خيالات، ذهنيت و
آرمانها در جهان متاورس آنچه از ذهن ما ميگذرد يك واقعيت است. آنچه از
ذهن ما ميگذرد يك واقعيت مجازي و بهنوعي جهان آرماني است كه تبديل به
جهان واقعي شده و ظرفيت نرمافزاري پيداكرده است. اگر متاورس به سمت
آواتارهايي حركت كند كه هيچ سنخيتي با انسان نداشته باشد و يك جنبه رباتيك
آهنين داشته باشد باز موفق نخواهد شد ولي منطق متاورس متفاوت با اين مجموعه
بحثهايي كه امروز راجع به متاورس ميشود، است.
وي
با بيان اينكه متاورس عرصه رقابت و همسانسازي و ظهور دوقلوهاي
آنالوگ-ديجيتال است؛ افزود: ما تجربهاي كه در وب يك تا پنج داشتيم اين بود
كه وب پنج به سمت وب يكپارچه حركت كرد، يعني نميتوانستيم تشخيص دهيم كه
اين واقعيت است يا مجازي ، در واقع در وب 5، ميخواست به اين سطح برسد،
حالا مفهوم جديدي تحت عنوان متا ذكر شد و شركتهاي پرجمعيتي مانند فيسبوك
كه 2 و نيم ميليارد نفر كاربر دارد به سمت آن حركت كردند، آنهم به اين
خاطر كه بتوانند روند جديدي را آغاز كنند كه با تنوعهاي جديد، تجديد حيات
كنند و جلوي كاهش ارزش سهام خود را بگيرند. اساساً فناوري به دنبال نوآوري
است، اصلاً انسان جوياي تنوع و امر جديد است. اگر فناوري موفق ميشود به
اين دليل است كه ميتواند اين «جديد بودن» را براي انسان تأمين كنند.
مفهوم متاورس
دكتر
عاملي ادامه داد: متاورس از دو واژه متا و يونيورس به معناي فرا يا وراي
جهان تشكيل شده است. اگر جاي كساني كه اين فضا را نامگذاري كردند بودم
نام متاپليس به معناي فرامكان را بر روي اين فضا ميگذاشتم چون فراجهان
دچار يك تخيل ميشود و معناي محققي ندارد، اما فرامكان واقعيتر است و سطحي
را ايجاد ميكند از جنس مكان، منتهي صنعتي و ساختهشده عينيت جهان فيزيكي
است ولي آثار واقعي امر فيزيكي را ندارد. در متاورس عطر گل در اختيار فرد
قرار ميگيرد اما نميتواند خود گل را در اختيار او قرار داد بنابراين يك
امر فرامكان، ساخته شده است كه همه بازتابهاي امر فيزيكي را ندارد.
به
گفته دبير شورايعالي انقلاب فرهنگي بعضي تأكيد ميكنند كه متاورس به لحاظ
مفهومي يك پديده جديد نيست، بلكه تلاشي است براي محقق كردن مفروضات جهان
مجازي كه جهاني با نظام زماني و مكاني رهاشده از مفهوم خطي و يكجانشيني
جهان فيزيكي است. منتقدان متاورس ميگويند اصلاً اتفاقي رخ نداده چون همان
وب و ارتباطات تعاملي است و هدست واقعيت مجازي اتفاق جديدي نيست.
دكتر
عاملي افزود: واقعيت اين است كه تلاشهايي صورت ميگيرد كه براي محقق كردن
مفروضات جهان مجازي است. جهان مجازي جهاني رهاشده در بستر اينترنت است كه
امروز متاورس دنبال اين است كه با مفروضات نظام زماني و مكاني رهاشده از
مفهوم خطي و يكجانشيني جهان فيزيكي اين فضاي دوم را بازسازي و بازطراحي
كند.
وي
تأكيد كرد: درواقع متاورس انتقال به جهان دوم و زندگي كردن در جهان دوم
بهصورت واقعي با احراز مالكيت وابسته به كاربر و نه وابسته به پلتفرم است
كه مدار توجه آن انسان كاربر است؛ يعني در اتاق پرو، لباس را تن ميكند و
اندازه بودن لباس را متوجه ميشود، ما امروز در واقعيت اين كار را
نميتوانيم انجام دهيم براي مثال وقتي وارد فروشگاه لباس ميشويم
نميتوانيم تمام لباسها را بر تن كنيم تا اندازه بودن آن را متوجه شويم
ولي دنياي متاورس اين امكان براي ما فراهم ميكند.
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي با بيان اينكه جهان متاورس يك ادعاي بزرگتري
دارد و آن خلق يك دنيا معطوف به احراز كاركردها و داراييها براي همه است،
عنوان كرد: البته امروز در دنياي همه يا “omniverse” حوزه تجارت و
سرگرميها بر اين فضا غلبه دارد. لذا در فضاي“Metatainment” از مفهوم آموزش
از طريق بازي به بازي براي سرگرمي و تجارت منتقل ميشويم. امروز متاورس،
حوزه سرگرميها و صنايع فرهنگي را درگير خودكرده است لذا متاورس جهاني را
ميسازد كه براي همگان و در دسترس همگان (البته با حفظ استقلال) است.
دكتر
عاملي افزود: خروج از نرمافزارهاي بزرگ شبكههاي اجتماعي به محيط «فضاي
خودم» يا «باغ محصور»“walled-garden” با رويكرد احراز مالكيت داده براي
كاربران است. وب 3 واكنشي به ضعفهاي وب 2 و بهويژه اكوسيستمهاي باغ
محصور يا مدل متمركز در وب 2 است كه پلتفرمهايي شبيه فيسبوك و يوتيوب
ايجاد كردهاند كه باعث ميشود كه اطلاعات افراد استخراج شود، حريم خصوصي
آنها نقض شود و توانايي آنها روي كنترل محتوايي كه توليد ميكنند كاهش
پيدا كند.
وي
در ادامه با بيان اين مطلب كه متاورس هويت و دارايي منحصربهفرد ميسازد،
گفت: همانطور كه ميدانيد هويت بدن فيزيكي ما منحصربهفرد است هويتهاي
ديجيتال نيز در متاورس منحصربهفرد هستند. در واقع در پروتكلها، ماژول
شناسايي ساخته ميشود و برنامههاي تكميلي آن نيز در ادامه توسعه پيدا
ميكند. بر اين اساس در متاورس هويت كاربران در دست خودشان است و نوعي
خودمختاري دارند، به اين معنا كه آنها كنترل كامل روي اطلاعات هويتي
خودشان دارند و به همين دليل، نياز به شخص ثالث براي تأييد هويت وجود
ندارد.
منطق متاورس
به
گفته دكتر عاملي سؤال اين است كه آن منطقي كه فلسفه وجود و چگونگي متاورس
را منعكس ميكند چيست؟ منطق متاورس در چهار عنوان «1) محسوسسازي جهان
مجازي يا به تعبيري فيزيكيسازي جهان مجازي»؛ «2) تبديل ذهنيت به عينيت،
خيال و آرمان به واقعيت و حس به فرا حس (برآوردها)»؛ «3) تأمين و تضمين
دارائيهاي فردي، نهادي، ملي، منطقهاي و جهاني (ايجاد نظام ارزشي جديد)»؛
«4) متراكمسازي داشتههاي شخصي و تعلقات نهادي» تعريف ميشود.
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي افزود: براي تعريف منطق اول يا همان محسوسسازي
جهان مجازي يا به تعبيري فيزيكيسازي جهان مجازي بايد عنوان كرد كه ما
امروز در فضاي مجازي حسي پيدا ميكنيم كه بيشتر اين حس از محيط مجازي تعامل
با ديگران شكلگرفته ولي اين حسي كه متاورس به انسان ميدهد قطعاً تجربه
متفاوتي خواهد بود. البته بايد خاطرنشان كرد اين جهان سهبعدي تنها از طريق
عينكهاي واقعيت مجازي نميتواند توسعه پيدا كند. اينكه واقعيت مجازي به
واقعيت عيني افزوده ميشود (واقعيت افزوده) نكته قابل لمس منطق متاورس
است. بر اين اساس جهان دوم در جهان اول ادغام ميشود و فضايي ايجاد ميكند
كه فيزيكيسازي فضاي مجازي در آن رخ ميدهد.
وي
گفت: در منطق دوم متاورس كه همان تبديل ذهنيت به عينيت، خيال و آرمان به
واقعيت و حس به فراحس (برآوردها) است. اينكه فراحس چيست، ميتوان عنوان كرد
كه الهام از خودآگاه انسان شكل ميگيرد يك فراحس است و اين فراحس در اين
جهان بنيان مهمي دارد. نگراني بزرگي كه در متاورس وجود دارد اين است كه ذهن
و خيال ما را ضعيف ميكند. ما درگذشته خيال داشتيم و الآن چون اين خيال
تبديل به يك عينيت بيروني ميشود، آن نوآوري قديم خود را ضعيف ميكند. وقتي
دائماً در عينيت زندگي ميكنيم خيال ما ضعيف خواهد شد. انسان اساساً به
ذهنيت نياز دارد تا بتواند از واقعيتهاي زمان، بيرون برود و يك نوع جهان
جبران است كه ميتواند حلكننده چالشها نيز باشد.
دكتر
عاملي معتقد است كه سومين منطق متاورس تأمين و تضمين داراييهاي فردي،
نهادي، ملي، منطقهاي و جهاني (ايجاد نظام ارزشي جديد) است، بدان معني كه
اگر دولت و حكمراني توجهي به داراييهاي متاورسي نداشته باشد ايران مجازي
در متاورس فروخته خواهد شد. بايد در متاورس، مالكيت داراييهاي ايران احراز
شود و اين دارايي متعلق به نظام جمهوري اسلامي و مردم ايران است كه تأمين
استقلال در اين حوزه نيز بسيار مهم است. شركتها، وزارتخانهها بايد متاورس
خود را توليد كنند، چراكه اگر اين اتفاق رخ ندهد شخصي پيدا خواهد شد كه با
منطق بلاكچيني زمين كربلا را خريداري ميكند و بعد ادعا ميكند كه مالكيت
آن متعلق به من است و حضور در فضاي متاورسي كربلا نيازمند تبادل حقوقي
است.
دبير
شورايعالي انقلاب فرهنگي افزود: 19 سال پيش بحث دو فضايي شدن را مطرح
كرديم كه به موازات جهان اول يك جهان دوم در حال ساخت است كه بايد به آن
توجه كرد. قاعدهگذاري و مقرراتگذاري براي متاورس يك ضرورت جهاني است تصرف
كردن در داراييهاي مجازي ملتها خود نوعي اعلام جنگ است؛ بنابراين يك
دارايي با منطق بلاكچين، رمز ارز و الگوريتم ساخته ميشود. در منطق
بلاكچين جعل امكانپذير نيست وقتي با اين منطق يك دارايي را رمزگذاري
ميكنيد، امكان مشاهده همگاني دارد و كسي نميتواند از آن خارج شود و يك
دارايي قابل اعتبار ايجاد ميكند.
به
گفته وي منطق چهارم متاورس متراكم سازي داشتههاي شخصي و تعلقات نهادي است
كه تعاريف آن مشخص است. برخي به اشتباه از متاورس تعبير به وب 3 ميكنند.
در حقيقت وب 3 در سطح تئوريك، تركيبي از دو نسخه قبلي وب 1(وب اطلاعات) وب
2(وب تعاملي) و يك اكوسيستم برخط غيرمتمركز بر پايه بلاكچين است. ما امروز
وارد اينترنت 3 خواهيم شد و عرصه اين اينترنت متاورس است كه يك زيستبوم
با ماهيتي متفاوتي ايجاد ميكند ولي تحت همان حكمراني اينترنت است كه در
اختيار آمريكاست.
ابزارهاي متاورس
دكتر
عاملي در ادامه به تشريح ابزارهاي مورد استفاده در فضاي متاورس پرداخت و
گفت: ابزارهاي متاورس «واقعيت مجازي»؛ «واقعيت افزوده»؛ «واقعيت تركيبي»؛
«واقعيت گسترده (صنعت امحا فاصله بين واقعيت و مجاز)»؛ «صنعت شبيهسازي»؛
«آواتارها»؛ «بلاكچين»؛ «اينترنت همه پديدهها» است. وقتي ساختار ابزارهاي
متاورس را بررسي ميكنيم متوجه ميشويم كه فناوري متاورس يك اكوسيستم
(زيستبوم) دارد. متاورس يك حوزه بينرشتهاي است و موضوعات مختلفي به اين
حوزه مرتبط هستند. اين حوزهها در دو جنبه كليدي اكوسيستم و فناوري قابل
بررسي است لذا فناوريهاي كليدي، از اينترنت واقعيت گسترده شروع ميشود و
به متاورس ميرسد و از اكوسيستم متاورس پشتيباني ميكند.
دكتر
عاملي در پايان تأكيد كرد كه بايد ابعاد مختلف روند جديد فضاي مجازي بر
بستر متاورس را درك و به ظرفيتسازيهاي مهم سختافزاري و نرمافزاري توجه
كرد. پيشبينيها حكايت از اين ميكند كه تا سال 1404 كسبوكارها متاورس به
800 تا 1000 ميليارد دلار خواهد رسيد و فراجهان صنعتي خواهد شد كه يك غلبه
تصويري و زندگي سه بعدي و داراييهاي مجازي احرازشده را بهصورت انفجاري
افزايش خواهد داد.
مسئوليتهاي متخصصان روابطعمومي قرن21
دكتر احمد يحيايي ايلهاي؛ سخنران، نويسنده و مدرس روابطعمومي
هزاره
سوم را بايستي از دو بعد اخلاقي و تكنولوژي مورد توجه قرار دهيم و تنها
توجه و تمركز بر بعد تكنولوژيكي آن خطا و اشتباهات بسياري در پي دارد.
بخصوص در بحث ارتباطات و روابطعمومي بعد اخلاقي هزاره سوم مهمتر است چرا
كه روابطعمومي يك عمل اخلاقي است تا صرفا يك بازي تكنولوژيكي.
آغاز
هزاره سوم همزمان است با نقش و سهم پررنگ و حضور و بروز اينترنت در زندگي
مردم و اينك بايد ديد در عصر حاضر روابطعمومي كه يك عمل اخلاقي است در
جهان جديد چه نقش و رسالتهايي برعهده دارد. بخصوص آنكه در عصر پسا انفجار
اطلاعات كه شاهد گسترش و شيوع اخبار جعلي نيز هستيم نقش روابطعموميها
برجستهتر شده است.
متاسفانه
در ايران شتاب رشد اخبار جعلي بسيار بالاست. براستي چرا دلمشغوليمان به
اخبار جعلي زياد است؟ چرا اينقدر و تا بدين حد مشتاق اخبار جعلي هستيم و از
طريق اخبار جعلي داريم يك جهان جعلي ميسازيم؟
بحث
اصلي ما مسئوليتهاي متخصصان روابطعمومي قرن 21 است. مسئوليتهاي
روابطعمومي بيشتر از آن چيزي است كه دربارهاش بحث ميكنيم. ما در اينجا
چهار مسئوليت را كه براي سازمانهاي ايراني اولويتدارتر است صحبت ميكنيم:
مديريت شكاف گفتار و كردار، مديريت اطلاعات نادرست و گمراهكننده سازمان،
مديريت اعتبار سازماني و مديريت سودآوري روابطعمومي.
اولين
مسئوليت مديريت شكاف گفتار و كردار سازماني است. در واقع مي خواهيم ببينيم
چگونه بايستي بين آنچه مي گوييم و آنچه هستيم يكساني وجود داشته باشد و
عدم آن تا چه ميتواند حدي به سرمايه اجتماعي سازمان آسيب بزند. اين موضوع
مفهوم مهم مردمداري را در سازمان يادآوري ميكند. جاي بسي مسرت و خوشحالي
است كه در هجدهمين كنفرانس روابطعمومي ايران شاهد برگزاري نخستين جشنواره
مردمداري ايران هستيم. زيرا اگر درك صحيحي از واژه مردمداري بوجود آيد،
متوجه ميشويم نقش روابطعمومي در مردمسالاري تا چه اندازه حايز اهميت
است. در واقع بايستي گفت كه: مردمداري زيربناي توسعه انساني است.
براي
مديريت شكاف گفتار و كردار از مهمترين موضوعات اين است كه روابطعمومي
بايستي ارزشهاي سازماني را ترويج كنيد. ارزشهايي كه سازمان را متوجه
اهميت صداقت و راستگويي ميكند و مديران را به گفتن حقيقت مشتاق ميكند.
زيرا نگفتن حقيقت چه در شرايط عادي و چه در شرايط بحران به سرمايه اجتماعي
سازمان آسيب ميزند و تمامي اركان سازمان را تحت شعاع قرار ميدهد.
صداقت
اولين ارزش بينالمللي روابطعمومي و زيرساخت اعتماد اجتماعي است. لذا
ترويج اين ارزش ميتواند كمك شاياني به مديريت شكاف گفتار و كردار بينجامد و
روابطعمومي بايستي بتواند تبيين كند كه پنهانكاري، رياكاري و دروغگويي در
هزاره سوم جايي ندارد.
دومين
مسئوليت مديريت اطلاعات نادرست و گمراهكننده پيرامون سازمان بهخصوص در
خارج از سازمان است. موضوعي كه اين روزها بهخصوص دامن سازمانهاي ايراني را
گرفته است و چالشهاي عديدهاي را براي سازمانها و مديران بوجود آورده
است. اخبار منفي و جعلي و البته شايعات بهخاطر سوابق نامطلوب ارتباطي و
اطلاعرساني سازمانها در حال انفجار است و كاري هم از دست روابطعموميها
برنميآيد.
همينجا
بايستي گفت كه علت اين همه اخبار منفي و جعلي تنها بيتخصصي و بيمسئوليتي
روابطعموميها نيست، بلكه اين موضوع نتيجه ندانمكاريهاي ارتباطي مديران
سازمان نيز هست. همينجا بايد بگويم كه بخشي از درمان اين مشكل به كمگويي
مديران برميگردد و مديران سازمانها بايستي ياد بگيرند كه ضرورتي ندارد
يك مديران ارشد هر هفته و هر روز و هر ساعت در رسانهها حضور داشته باشد
زيرا خود اين حضور و تكرار سخنان بينتيجه ريشه بخش اصلي اخبار جعلي و منفي
و شايعات است. حضور و علاقه بيش از حد مسئولان سازمانها براي نقشآفريني
در رسانهها خود بهوجود آورنده بحران است.
روابطعموميها
لازم است بهصورت حرفهاي و فعال در رسانههاي اجتماعي نقشآفرين شوند اما
متاسفانه روابطعموميهاي دولتي از حضور و فعاليت در شبكههاي اجتماعي منع
شدهاند و از طرفي بايستي به چنين اخبار و اطلاعاتي پاسخگو باشند. اين چه
داستاني است؟ تعجبآور است.
اين
آسيب بزرگي است كه دولت نميگذارد روابطعموميها وارد فضاي مجازي شوند.
دولت بايد نسبت به حضور روابطعموميها در اين حوزه تجديد نظر كند. حضور
فعالانه نياز است تا با صداقت به مقابله با اخبار جعلي بپردازد.
سومين
مسئوليت مديريت اعتبار سازماني است. مديريت اعتبار سازماني و ارتقاي سطح
اعتبار سازماني از مسئوليتهاي مهم روابطعمومي در قرن حاضر است. اعتبار
سازماني هدف استراتژيك و در راستاي خوشنامي سازماني است.
سازمان
خوشنام سودآور است، كاركنانش تعهد سازماني بيشتري دارند، مشتريان بيشتر به
سازمان اعتماد ميكنند و وفادارتر هستند و جامعه پيراموني به چنين سازماني
اعتماد بيشتري دارد و حامي آن است. اين كار روابطعمومي است كه اين
خوشنامي و اعتبار را حفظ كند و آن را ارتقا دهد.
البته
بايستي براي مسئوليت سوم به دو مسئوليت قبلي توجه كنيم و اينكه مديريت
گفتار وكردار و مديريت اطلاعات نادرست و گمراهكننده پيراموني ريشههاي
عميقي در اعتبار و خوشنامي سازماني دارند. همچنين اگر سازمانها مسئوليت
اجتماعي بيشتري را پذيرا باشند ميتوانند سرمايه اجتماعي بهتري را بهدست
آورند.
مسئوليت
چهارم روابطعموميهاي ايراني در حال حاضر اين است كه اهميت روابطعمومي
را به مديران سازمان نشان دهند. بايستي بپذيريم كه روابطعموميهاي حال
حاضر اين هزينهزا و كمفايده هستند و به دلايلي كه جاي ذكرش نيست
نميتوانند به سودآوري سازمانها كمك كنند و اساسا دركي از روابطعمومي
سودآور و روابطعمومي تجاري در بين روابطعموميهاي ايراني وجود ندارد.
در
پايان بايستي همه مسئوليتهاي يك روابطعمومي حرفهاي را در توسعهبخشي
روابطعمومي و سهم و نقش روابطعمومي در توسعه كشور و سازمان مورد توجه
قرار دهيم.
در
اينجا ميخواهم بر پارادايم روابطعمومي توسعهبخش تاكيد كنم. نوعي از
روابطعمومي كه شكاف گفتار و كردار سازماني را كاهش ميدهد، توانايي پيشگام
بودن در انتشار اخبار و اطلاعات را دارد، اعتماد جامعه پيراموني را بهدست
ميآورد و در كاهش هزينهها و افزايش درآمدها نقش مستقيم دارد.
روابطعموميهاي
ايراني در همه حوزهها چه اقتصادي و چه سياسي و فرهنگي بايستي رويكرد
روابطعمومي توسعهبخش را جايگزين رويكرد مرده روابطعمومي سلطهبخش كنند.
خلاصه اينكه هنگامي به مردمداري نزديكتر ميشويم كه با تكيه بر
روابطعمومي توسعهبخش شكاف ميان گفتار و كردار را كاهش دهيم.
نگاهي به آينده ارتباطات و تبليغات در دنياي متاورس
مريم سليمي دكتراي علوم ارتباطات و پژوهشگر ارتباطي
آينده
از آنچه تصور ميكنيد به شما نزديكتر است!، ما در دوران جديد اقتصاد توجه
قرار داريم و شما در حال رقابت با بازيها و فيلمهاي سينمايي هاليوودي بر
سر «سهم از ذهن» هستيد. ويديو، بسيار عالي است اما ديگر كافي نيست. اگر
تصوير 1000 كلمه ميگويد، تجربه تعاملي 3 بعدي 1000 تصوير است، يعني يك
ميليون برابر متن. همين يك دليل كافي است! تا براي ورود به متاورس اقدام
كنيم.
نگاههاي مختلف به متاورس
در بحث متاورس نگاههاي بدبينانه و خوشبينانه بسياري مطرح است كه برخي به تحقق آن باور داشته و بعضي نيز ندارند.
ديدگاههاي
خوشبينانه به متاورس: در اين نگاه متاورس آينده اينترنت، بازيهاي
ويديويي و حتي آينده رسانههاي اجتماعي قلمداد شده و با باور به تحقق آن،
ضمن كسب آگاهيهاي لازم در زمينه متاورس برنامهريزي و سرمايهگذاري
موردنياز صورت ميگيرد.
حتي
در اين نگاه از ديد برخي، تحقق متاورس در دو فاز ديده ميشود فازي كه
زندگي و كار به ياري آواتارها انجام شده و در فاز بعد، آواتارها امكان
فعاليت مستقل و همزمان با زندگي واقعي را مييابند.
ديدگاههاي
بدبينانه به متاورس: در اين نگاه متاورس سرپوشي بر مشكلات شركت متا تلقي
ميشود. عدهاي نيز بر اين باورند كه متاورس هياهويي تبليغاتي براي فروش و
كسب سود بيشتر توسط افراد خاص است. همچنين باور بر اين است سناريوها و
نسخههاي نمايشي متاورس در قالب ايدههاي تصويري و هنري موجود گرچه جذابند
ولي به لحاظ فني، زيرساختي و... تا حدودي غيرممكن هستند.
در
چارچوب همين نگاه، عدهاي نيز متاورس را رويا فروشي دانسته كه استناد آنها
نيز داستانهاي تخيلي مانند رمان «تصادف در برف» يا فيلمهايي همچون
«شماره يك آماده» است. همچنين عدهاي نيز متاورس را عنوان سنگ بناي
استعماري نو ميدانند.
متاورس چيست؟
متاورس، نشانه يا تكواژي چندوجهي متشكل از دو واژه انگليسي «متا» و «ورس» به معناي فراجهان يا واقعيت ديجيتال جايگزين است.
شركت
متا، متاورس را اينگونه تعريف ميكند: «مجموعهاي از فضاهاي مجازي كه
ميتوانيد با افراد ديگري كه در فضاي فيزيكي مشابه شما نيستند، تعامل و
كاوش كنيد.»
زاكربرگ
پيشتر برنامههاي خود را براي تأسيس «متاورس» اينگونه اعلام كرده بود: من
معتقدم متاورس فصل بعدي اينترنت پس از اينترنت موبايلي خواهد بود. يك
اينترنت تجسم يافته، كه در آن بهجاي اينكه فقط محتوا را مشاهده كنيد، در
آن حضور خواهيد داشت.
متاورس از طريق همگرايي فناوريهاي مختلف تصور و تخيل را به واقعيت تبديل ميكند. (Park & Kim ,2022)
متاورس
يك محيط مجازي اشتراكي بين افرادي است كه آواتارهاي ديجيتالي دارند. اين
دنياي مجازي براساس تصميمات و اقدامات جامعههاي موجود در آن تكامل مييابد
و رشد ميكند. به تدريج افراد ميتوانند وارد متاورس خود شوند تا با كمك
واقعيت مجازي و واقعيت افزوده و ديگر فناوريها ميتوانند با بخشهايي از
فضاي فيزيكي اطرافشان ارتباط برقرار كنند.
«كوين
كلي» خبرنگار نشريه ويرد در يكي از شمارههاي اين نشريه در سال ۲۰۱۹
درباره متاورس نوشت: به دنياي آينهوار خوش آمديد. او در اين مقاله توضيح
داده بود واقعيت افزوده به ايجاد پلتفرم بزرگ بعدي فناوري منجر ميشود.
در
بخشي از اين گزارش آمده بود: در اصل كارشناسان مشغول ساختن يك نقشه يك به
يك از گسترهاي غيرقابل تصور هستند. هنگامي كه اين پروژه تمام شود، تمام
واقعيت فيزيكي در جهان مجازي ادغام ميشود. به بيان ديگر بايد منتظر قل
مجازي جهان باشيم با تمام محتويات آن از خانه و درخت گرفته تا كشور، محل
كار و زندگي فرد.
متاورس
يك نقشه راه و چشمانداز است كه فعاليتهاي شركتهاي فناوري در سراسر جهان
را هدايت ميكند. در پايينترين سطح متاورس يك عرصه يا صحنه دوم حضور است.
به ياري متاورس بهطور همزمان ميتوان زندگي در دو دنياي متفاوت را تجربه
كرد. (مثل حضور فيزيكي در يك مغازه و كنترل كيفيت محصولات آن و همزمان حضور
در ديگر مغازههاي اطراف با همين هدف در دنياي متاورس) اين يعني دنيا،
املاك و مستغلات و تجربيات، خاطرات و... در آنها دو برابر خواهد شد.
متاورس
يك واقعيت كاملاً شبيهسازي شده است كه فرايند نابود كردن زمان و مكان را
ادامه ميدهد. افرادي كه در محيطهاي روستايي هستند ميتوانند بهطور مجازي
در يك كلانشهر كار كنند و افرادي كه در شهرهاي بزرگ كار ميكنند ميتوانند
بهطور مجازي در مناطق روستايي تعطيلات خود را بگذرانند. متاورس ممكن است
بتواند به مهاجرت مبتني بر كار پايان دهد و اندازه و اقتصاد كشورهاي با
منابع محدود را دوبرابر كند. (Digdipblog,2021)
زمان تحقق متاورس
تاريخ
ورود متاورس به بازار را بر اساس تكنولوژي حال حاضر دنيا به حداقل ۵ تا ۱۰
سال ديگر تخمين زدهاند! برخي تاريخ اين ورود را سال 2024 عنوان كردند.
بعضي نيز معتقدند كه زيرساخت اينترنتي پرسرعت براي تمامي مردم دنيا يا
حداقل براي اكثريت مردم فراهم نشود، نميتوان تاريخي دقيق براي ورود متاورس
به دنيا اعلام كرد! البته شركتها در تلاشاند كه هرچه زودتر زيرساختهاي
اين فضاي را بسازند.
نقدها و نگرانيها نسبت به متاورس
نقدها
و نگرانيهاي مختلفي نسبت به متاورس و تحقق آن وجود دارد كه مهمترين آنها
عبارتند از: نقض حريم خصوصي اطلاعاتي، انتشار اطلاعات نادرست و
گمراهكننده، عدم تبعيت از قانون يا هيچ حوزه قضايي در دنياي واقعي و تبعيت
از قوانين خاص خود، احتمال سوءاستفاده از هويت افراد (كلاهبرداريهاي
احتمالي مانند كپي، سرقت، حذف يا دستكاري و...)، چالش دسترسي و شكاف
ديجيتال، چالش سوءاستفاده از اطلاعات بيومتريك، ريسكهاي امنيتي و ريسكهاي
سياسي، اقتصادي، فرهنگي و...، عدم تعهد به اخلاق انساني كارگزاران (احتمال
در معرض خشونت، سوء قصد، خشونت طلبي و...)، فريب مغز(حس در فضاي واقعي
بودن و تبعات واكنش هاي مربوطه)، خطر وابستگي و انزوا، تقويت گرايشهاي
ضداجتماعي، نگراني از احتمال هك اطلاعات (لوازم هوشمند، فناوريهاي پوشيدني
و...)، مشكلات براي كم بينا و نابينايان، افزايش مقايسه ظاهري (تصور اينكه
به لحاظ ظاهري خوب نيستند و خدشه به اعتماد به نفس، تشديد اين احساس در
خصوص آواتار)، احتمال افزايش آزار و اذيت هاي سايبري، صرف وقت زياد در محيط
متاورس، عدم تحرك و به خطر افتادن سلامتي، آزادهنده بودن استفاده طولاني
مدت از عينكها، ناتواني برخي انسانها براي سازگارشدن با اين دنياي جديد،
سلطه پايگاهها و مالكان سرزمين متاورس و... .
برخلاف
دنياي واقعي، تعامل در متاورس فريم و چارچوببندي شده است و با روابط
قراردادي بين مالك فضا و مشاركتكنندگان كه در آنها توافقهاي قراردادي و
ضوابط و شرايط خدمت نقش مهمي ايفا ميكنند. (Garon,2022)
مفاهيم و عناصر كليدي در متاورس
متاورس
داراي سه مفهوم كليدي است: حضور (احساس بودن در فضاي مجازي بهطور واقعي و
ملموس و در كنار افراد ديگر)، تعاملپذيري (امكان جابجايي آواتار و كالاها
و اشيا و داراييهاي ديجيتال و آيتمهاي مجازي از يك مقصد به مقصد ديگر) و
استاندارسازي (تعريف استانداردهايي كه قابليت تعاملپذيري بين پلتفرمها و
سرويسها را در سراسر متاورس ممكن ميكند).
متاورس
همچنين از اين عناصر اصلي تشكيل شده است: شبكههاي فراگير، ارزهاي
ديجيتال، شبكههاي رمزنگاري، واقعيت توسعهيافته (XR)، توكنهاي غيرمثلي
(NFT) و تعاملات اجتماعي.
8
فناوري كه امكان تحول از اينترنت به متاورس را فراهم ميكنند عبارتند از:
واقعيت توسعهيافته، تعامل كاربر (انسان و ماشين)، بلاكچين، هوش مصنوعي،
اينترنت اشيا و رباتيك، بنيايي كامپيوتر، رايانش ابري و لبه، شبكههاي
موبايلي آينده. (Lee,2021)
مراحل توسعه متاورس
بر اساس برخي پيشبينيها، توسعه متاورس از طريق سه مرحله متوالي ميتواند رخ دهد:
1.
دوقلوهاي مجازي (اشاره ميكند به الگوهاي ديجيتالي بزرگ مقياس با وفاداري
بالا و هويتهايي كه در فضاهاي مجازي تكثير يا دوبل شدند، نتيجه مشابه با
اصلي را بهدست ميدهد.)
2. بوميهاي مجازي (توليد محتواي بومي يا همسان)، توليدات ديجيتال ميتوانند به همتاهاي مجازي خود مرتبط شوند.
3.
وجود همزمان واقعيت فيزيكي و مجازي: متاورس ميتواند يك دنياي مجازي هميشه
موجود مستقل باشد كه بهطور همزمان وجود دارد و با دنياي واقعي سازگار
است.
متاورس ميتواند سازگاري بين پلتفرمها در دنياهاي مختلف را ايجاد كند. (Lee,2021)
انواع متاورس
سازمان
مطالعاتيASF يك سازمان غيرانتفاعي تحقيقاتي در زمينه فناوري است كه در سال
2007 يك نقشهراه و 4 معيار دستهبندي براي متاورس ارائه و منتشر كرده كه
بهياري گزينههايي همچون افزودن ، صميمي ، بيروني و شبيهسازي عملاً زمينه
شكلگيري چهار نوع متاورس فراهم ميشود:
واقعيت
افزوده : يك روش ارائه و نمايش اطلاعات با استفاده از ابزار بهگونهاي كه
اين اطلاعات اضافي را با استفاده از يك گوشي هوشمند يا دستگاه هوشمند در
دنياي واقعي ارائه ميدهد.
•
دنياي آينه اي : فضايي كه اطلاعات يا فعاليتهاي جديدي از طريق ايجاد
فضايي مشابه دنياي واقعي در دنياي مجازي در اختيار كاربران قرار ميدهد.
• دنياي مجازي : يك فضاي مجازي كه در آن كاربران ميتوانند آواتارهاي خود را بر اساس گرافيك سه بعدي جابجا كنند.
•
ثبت زندگي : يك فضاي مجازي است كه در آن اطلاعات، رفتار و فعاليتها كه در
واقعيت اتفاق ميافتند، آنطوري كه هستند به دنياي مجازي منتقل ميكند.
(Park & Kim,2022)
ابعاد تجربه
از
ابعاد تجربه در متاورس بعد حسي است. بعد حسي شامل حس حضور است كه يك حالت
روانشناختي است كه باعث ميشود فرد، احساسِ بودن در يك فضا را داشته باشد.
درجهاي كه آن احساس را دارد، متفاوت است براساس اينكه اين حضور كم يا زياد است.
حضور
فيزيكي: حالتي است كه فرد ميتواند احساس كند وجود يك هدف مشخص را كه
بهصورت فيزيكي تجربه شود. (مثال تجهيزات پوشيده شده توسط كاراكتر در يك
محيط مجازي چقدر واقعي است)
حضور
اجتماعي: عنصري است كه زماني كه فرد تشخيص ميدهد ارتباطي را با فرد ديگري
برقرار كند. مكالمه با ديگران از طريق روشهاي مختلف در رسانههاي اجتماعي
و... واكنشي حضور اجتماعي است.
خودحضوري:
تجربهاي كه امكان ميدهد به فرد خود را در يك موقعيت يا محيط حس كند.
وقتي كه فرد تعامل را با چيز ديگري يا تأثيرگذاري را تمرين ميكند.
چندجهاني يا مولتيورس
فرضيهاي
وجود دارد به عنوان مولتيورس يا چندجهاني كه يك مجموعه فرضي از جهانهاي
احتمالاً موجود است. چندجهاني يك نظم بينالمللي تا حدسازگار متاورسهاست
كه هركدام مستعد يك آميزهاي متفاوت از اختيارات دولتي و حاكميت مشاركتي
است. سه دليل اصلي براي اينكه چيزي كه ظهور خواهد كرد يك دنياي چندجهاني و
با ائتلاف دنياهاي مجازي و متاورسي است.
اولين
دليل اينكه يك تك متاورس يك تجربه جهاني مشترك را ارائه نميكند، بحث
مجموعه منحصر بهفرد قوانين و هنجارهاي اجتماعي در هر كشور و منطقه است.
حاكميت اينترنت و اجراي قوانين داخلي از كشوري به كشوري ديگر فرق دارد و
متاورس نيز در همين شرايط است.
توسعه
متاورسهاي گسترشيافته، بهعنوان بخشي از يك جنبش بزرگتر به سمت وب سه
است. فاز بعدي توسعه اقتصادي ديجيتالي است. در قلب وب 3 يك هدف فلسفي كنترل
متمركز و غيرمتمركز اينترنت وجود دارد به جاي كنترل در يك مجموعه شركتهاي
چندمليتي دموكراتيزه شده ابرقدرتهاي سنتي. (Garon,2022)
البته برخي بر اين باورند كه بعد از يك تجربه اينچيني جهان، در نهايت متاورس يكپارچه را تجربه خواهد كرد.
ارتباطات و متاورس
بحث
بر سر اين است كه دنياهاي مجازي همچون متاورس بتواند تجارب و فرصتهاي
بهتري نسبت جهان واقعي در اين حوزه ايجاد كرده و ارتباطات ما را بهبود
ببخشد.
كيفيت
ارتباطات: بسياري از مطالعات و تحقيقات نشان داد كه ارتباطات و روابط
اجتماعي خود باعث خوشحالتر شدن و سلامتتر بودن و بيشتر عمر كردن انسانها
ميشود. در عوض تنهايي يا احساس تنهايي، احساس همدلي را پايين آورده و
استرس را بالا ميبرد. در اين ميان، ارتباط صرف انسانها با هم مهم نيست
بلكه سلامت و كيفيت ارتباطات نيز حائز اهميت است. بههمين دليل انتظار
ميرود تا متاورس بتواند تمركز خود را بر ارتقاي كيفيت ارتباطات بين
انسانها قرار دهد و به آنها احساس خوشايند و مثبت دهد.
اعتماد: وجود اعتماد در ارتباط است كه ميتواند روابط را در متاورس معنادار كند.
كشش
به سمت جذابترها: تجربههاي پيشين در خصوص آوارتارها در دنياي مجازي نشان
ميدهد كه در اين دنيا، آوارتارها با كساني كه جذابيتهاي بصري بيشتري
دارند تعامل ميكنند. همچنين مبتني بر تجربههاي قبلي در خصوص شخصيت مجازي
اپل، وجود علاقمندي براي روابط صميمانهتر با آواتارهاي جذاب و جوان.
اهميت
تأثير ظاهر و پوشش: تحقيقاتي كه در سالهاي دهه 1970 انجام شد نشان داد كه
پوشش فرد روي رفتارش اثر ميگذارد كساني كه در مصاحبههاي شغلي لباس بهتري
پوشيدند با اعتماد به نفس بيشتري ظاهر شده و عمل ميكنند. درست است كه
پوشاك در دنياي واقعي روي شكل و رفتار فرد اثر ميگذارد ولي اين اثر در
دنياي مجازي بيشتر خواهد بود.
نمايندگي
خودابرازي: بررسيها نشان داده كه در محيطهاي آنلاين و مجازي، صرفاً بحث
به پوشش آواتار مربوط نيست بلكه آواتار خودابرازي ما را نمايندگي ميكند.
تعامل از طريق آواتار در دنياي ديجيتالي باعث ميشود كه عصر جديدي آغاز شود
كه آن را ميتوان عصر ابراز خود عنوان كرد. اين عصر اشكال جديد ارتباطات
ديجيتالي را ترسيم ميكند.
نمايانگر
خود مطلوب: در دنياي مجازي آواتارها نمايانگر خود مطلوب افراد هستند و
افراد ميكوشند تا چيزي را خلق كنند كه حس ميكنند زيباست. بنابراين به
ياري آواتار هر فرد ميتواند به شخصيت و احساسات وي تا حدودي پي برد.
(رابطه جذابيت آواتار و اعتماد به نفس بيشتر افراد، از سويي نگراني نسبت به
آثار رواني منفي در ترجيحدهي احتمالي آواتار مطلوب و خود واقعي وجود
دارد.)
ارتباطات
شخصي و كاري: كمك به دوركاري براي گردآمدن در يك دفتر كاري و امكان
ارتباطات با همكاران و خانواده تا حد ممكن شبيه زندگي واقعي.
نيروي
كار: تلاش براي ساخت انسان ديجيتال به ياري هوش مصنوعي با رفتارهايي شبيه
انسان واقعي (حتي با توان ابراز احساسات منفي) بهعنوان نيروي كار و توان
ايجاد ارتباط با اطرافيان.
قطعاً
در اين دوره به مهارتها و توانمنديهاي جديدي براي ايجاد ارتباطات با
انسانهاي ديجيتال و آواتارهايي نياز است كه با آنها بايد بتوان تعامل
برقرار كرد.
به
همان نسبت كه متاورس فرصتهاي بسياري به لحاظ ارتباطي براي ديدار چند نفر
در هرگوشه از دنيا در يك مكان خاص، يا براي ارتباط با مشتريان در سراسر
جهان و... فراهم ميكند، به همان ميزان نيز ميتواند چالشهاي ارتباطي و
امنيتي را نيز در اين بستر صورت دهد.
بهرهگيري از اطلاعات بيومتريك و فردي براي اهداف سياسي، تبليغاتي و...
اطلاعات
مربوط به محل فرد، روابط اجتماعي، ارتباطات گفتاري، درخواستها براي
جستجو، ترجيحات خريد، حالات بدن، شكل نگاه، اشارات، ابزارهاي چهرهاي،
فاصله ميانفردي و... همگي قابل بررسي و رصد هستند.
پل
اكمن روانشناس برجسته ميگويد: رفتارها با صداي بلند از كلمات بيان
ميشوند. رفتارهاي غيركلامي به ميزان زيادي خودكار هستند. اطلاعات مربوط به
ارتباطات غيركلامي براي اهداف تبليغاتي، سياسي، شناسايي فرد و الگوهايش
بسيار حائز اهميت است.
بزرگترين بخش اطلاعات جمعآوري شده در سه دسته قابل دستهبندي هستند: رصد دست، رصد چشم و رصد راه رفتن.
در
رصد چشم اطلاعات قابل توجه تركيبي از حالات نگاه كردن، نرخ پلك زدن، گشاد
شدن مردمك چشم، حركتهاي عمودي و افقي چشم، فيكس شدن چشم، زمان صرف شده
و... هستند. در رصد راه رفتن اطلاعات قابل توجه اندازهگيري و سنجش حركات
بدن، مكانيك بدن، فعاليت ماهيچهها و... هستند. از همين اطلاعات با اهداف
ديگري چون تشخيص بيماريها و مشكلات، رصد وضعيت سربازان و... استفاده
ميشود. (Pearlman & others, n.d.)
در
پي آزار جنسي صورت گرفته، متاورس در تلاش است تا در نسخه بتاي خود از يك
حباب حفاظتي براي كاربران استفاده كند تا كسي نتواند با كاربر ارتباط لمسي
يا امكان صحبت بيابد تا زماني كه اين حباب را بردارد. تا زماني كه اين نوع
محافظتها از كاربران صورت نگيرد، متاورس نميتواند به مكان كاملاً امن
تبديل شود.
بايد
در نظر داشت كه آزار جنسي فقط فيزيكي نيست بلكه ميتواند كلامي نيز باشد.
از سويي آزار جنسي فقط محدود به فضاي واقعي نيست، ميتواند شامل فضاي مجازي
هم باشد. (Basu,2021)
به
نقل از اينستاگرام بي بي سي، متا در پاسخ به گزارشهاي مربوط به آزار جنسي
در متاورس بين آواتارها فاصلهگذاري كرده و اين فاصله حدود 1.2 متر يا
چهار فيت (120 سانتي متر) تعريف شده است. تا به اين ترتيب برخوردهاي
ناخواسته كاهش يابد.
توصيههايي به روابطعموميها مرتبط با حوزه متاورس
• براي گام اول در مسير ورود به متاورس، بايد توليد محتوا با استفاده از واقعيت افزوده را شروع كنيد.
• يك رويداد را بهصورت واقعيت مجازي در پلتفرمهاي تخصصي لازم برگزار كنيد.
• با توليدكنندگان محتوا و اينفلوئنسرها شروع به همكاري كنيد.
• با كمك واقعيت افزوده محتواي روابطعمومي توليد كنيد.
• براي پيگيري اخبار متاورس از گوگل آلرت استفاده كنيد.
• مدام بهروز باشيد و بياموزيد كه چطور ميتوان وارد فضاي روايتگري در متاورس شد.
• يك شخصيت مجازي استخدام يا ايجاد كنيد. موجودات مجازي در حال حاضر بخشي از زندگي روزمره ما هستند.
سه استراتژي متخصصان روابطعمومي با ظهور متاورس
تبليغات
نامحسوس محصول: يك كالا يا خدمت بهطور نامحسوس و در بطن و متن محتوا
تبليغ شود بهطوري كه تبليغ بهنظر نيايد. (در قالب هديه دادن به
خبرنگاران، ناشران، اينفلوئنسرها و... به اميد اينكه در موردشان مطلب
بنويسند، توليد نسخههاي ديجيتالي محصولات و هديه دادن آنها، تلاش براي
توسعه محتواهاي ديجيتالي و در معرض قرارگيري آنها، خلق فرصتهايي براي
روايت ديجيتالي از جمله به ياري كاراكترهاي مجازي)
روايتگري
درباره محصول يا خدمت: روابطعموميها روايتگران خبره بوده و ميتوانند به
ياري بيانيههاي مطبوعاتي و انواع محتواهاي جلبكننده همكاري، به بيان
روايت در خصوص محصولات و خدمات اقدام كرده و با تشريح و معرفي محصول،
احتمال افزايش خريد آن را افزايش دهند.
مشاركتهاي مجازي برند: تقويت همكاري و پشتيباني از مشتريان بهطور فيزيكي و مجازي (M. Jeune,2021)
چگونگي توليد محتوا در متاورس
يكي
از ويژگيهاي كليدي هر پست وبلاگي متاورسي اين است كه ميتوانيد از عكسها
يا ويدئوهايي از ساير وبسايتها يا دوربين ساير ابزارهاي ديجيتالي خود نيز
استفاده كنيد. اين عكسها و ويدئوها بهطور خودكار فرمت ميشوند و
بنابراين، بهخوبي با محتوايتان سازگار و همخوان ميشوند.
براي
منتشر كردن پست، پيش از آنكه نوشته يا متن مورد نظرتان تكميل شد، تنها
كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه دكمه انتشار را فشار دهيد.
متاورس
يك دنياي مجازي است كه در بالاترين لايه تحولات اينترنت قرار دارد.
دستيابي به آن از طريق هدست واقعيت مجازي قابل انجام است. در اين دنيا،
ميتوانيد چيزهايي را خريده يا به فروش برسانيد، همچنين محتوا توليد كرده و
با ساير افراد در تماس باشيد.
براي
توليد محتوا در متاورس ميتوانيد از روبلاكس استفاده كنيد و محصولات
ديجيتاليتان را براي آواتارها بفروشيد. برندهايي مانند گوچي و آديداس
برندهاي ديجيتالي خود را در روبلاكس دارند. نايك هم با نايكلند وارد متاورس
شده است. بنابراين، احتمالات و قابليتها را ميتوان نامحدود در نظر گرفت.
ملون.
او براي توليدكنندگان محتوا چيزي ويژه است. شما در آن ميتوانيد پستهاي
رسانههاي اجتماعي خود را در قالب Nft بفروشيد. آيا ويدئويي داريد كه
وايرال باشد؟ چرا آن را بهعنوان يك ان اف تي ايجاد نكنيد و به گروه خود
نفروشيد؟ (Yakup,2021)
تبليغات و متاورس
در
حال حاضر از جمله سوالاتي كه مطرح است اينكه آيا تبليغات به همان شكلي كه
در دنياي واقعي بوده در دنياي مجازي (متاورس) هم به همان شكل است؟ گفته
ميشود كه اين مسأله نيازمند زمان براي دستيابي به پاسخ است.
با
اين حال، بسياري معتقدند كه با توجه به ويژگيهاي مختلف متاورس، يك امكان و
انتخاب بسيار خوب در حوزه تبليغات خواهد بود. كاربردهاي متاورس براي
تبليغات، مهمترين اولويت براي شركتهايي است كه به دنبال راههاي جديدي
براي استفاده از متاورس به نفع خود ميگردند.
متاورس
ميتواند يك فضاي مجازي سه بعدي دائمي براي تبليغات، رسانه و بازاريابي
بهشمار آيد. جايي كه در آن، كاربران، وقت خود را در آن سپري ميكنند و
بهوسيله محتواهاي بازاريابانه، تبليغاتي و رسانهاي موردهدف قرار گيرند.
درباره
تبليغات در متاورس ميتوان دو ديدگاه متفاوت داشت: بر اساس ديدگاه نخست،
متاورس را بايد يك كانال كاملي براي آميزه بازاريابي ديد. در حقيقت بر اين
اساس، متاورس فرصتهاي منحصر به فرد تبليغاتي خود را دارد كه تبليغگران
ميتوانند از آن بهره جويند.
بر
مبناي ديدگاه دوم، متاورس را ميتوان يك رسانه جديد براي روايتگري ديد.
ديدن تبليغهاي مجازي غوطهوركننده سه بعدي البته تازگي ندارد اما در
متاورس اولاً نسخههاي كاملتري از آن ارائه خواهد شد و دوم آنكه ميزان
آنها با آنچه اكنون وجود دارد، قابل قياس نخواهد بود. (Roy,2021)
واقعيت اين است كه در دنياي متاورس بايد بيش از پيش منتظر شخصي شدن تبليغات و توسعه امكانات و زمينه عرضه آن در اين فضا بود.
شكل
تبليغات ميتواند چيزي فراتر از بيلبوردهاي مجازي باشد. از آنجا كه متاورس
ذاتاً محيط مجازي تجربهشونده و سه بعدي است، انجام هر كاري (مانند
برگزاري رويداد) كه بهواسطه آن افراد بتوانند از طريق آوتاراهاي خود تعامل
داشته باشند، قوياً توصيه ميشود.
چنانچه
متاورس با استقبال عمومي مواجه شود و تبليغات مجازي سه بعدي (متاورسي)
محبوب شوند، خريداران خواهند خواست كه از ابزارهاي خريد موجود در اين فضا
استفاده كنند. تبليغكنندگان نيز انتظار خواهند داشت كه تأييد و
اعتبارسنجيهايي انجام شود. همچنين، پيشبيني ميشود كه ابزارهاي مشاهده و
اعتبارسنجي نيز براي خريداران در فضاي متاورسي فراهم باشد.
يكي از مزاياي تبليغات مجازي سه بعدي اين خواهد بود كه سطحي از حس واقعي بودن را به محيط اضافه ميكند.
نكته
مهم اين است كه روش تبليغات نوشتاري و تصويري (مطبوعاتي و راديو
تلويزيوني) تاكنون ايجاد وقفه در استفاده كردن از محتوا بوده است، به اين
معني كه تبليغها و آگهيهاي بازرگاني در ميان محتواي روزنامهها و مجلات
يا در هنگام پخش برنامههاي راديو تلويزيوني، ارائه ميشدند اما به گفته
صاحبنظران تبليغات، شيوه ارائه تبليغات در متاورس كاملاً متفاوت است.
ويژگيهاي مشخصه متاورس مناسب براي تبليغات
ويژگيهاي مشخصه متاورس كه نشان ميدهد چگونه تبليغات متاورس پيشنهاد مطلوبي است.
1. متاورس هميشه فعال است: يك محيط هميشگي است و با ترك كردن محيط توسط شما قطع نميشود.
2. در زمان واقعي عمل ميكند: همزمان با زمان در دنياي واقعي است. كانالي مستقيم براي برقراري ارتباط با مخاطبان هدف ارائه ميدهد.
3.
بدون محدوديت: تضمينكننده آزادي كامل است و افراد محدود فضاي خاصي نيستند
و ميتوانند بسياري از فضاهاي مجازي ديگر را در متاورس كاوش كنند.
بنابراين برندها زمين بازي وسيعتري براي تبليغات در متاورس دارند.
4. اقتصاد توليدكننده محتوا (كاربران ميتوانند در ازاي مشاركت خود در متاورس فرصتهايي براي پاداش پيدا كنند)
5.
محتواهاي كاربرساخته (كاربران ميتوانند محتوا بسازنند و همچنين تجربياتي
نيز براي ديگران خلق كنند، استفاده از اين جنبه براي گسترش دامنه تبليغات)
بسياري
از برندها املاك و شخصيتهاي مجازي و آواتارهاي خاص خود را بسازند يا
خدمات خود را در محيطهاي مجازي بازيهاي آنلاين ايجاد كنند. برندها سعي
ميكنند تا بهطور بومي با محيطهاي بازي تركيب شوند. (james,2022)
از
ديگر ويژگيهاي متاورس ميتوان به هويت ( تعريف خود با هركس، هرچيز يا
هرنمادي) ، چنددستگاهي (امكان دسترسي به متاورس از هرنقطه يك ويژگي كليدي)،
همهجانبه (بهرهگيري از حواس پنجگانه يعني بينايي، شنوايي، لمس، بو و مزه
)، كاركرد اقتصادي (داراي اقتصادي مستقل و پويا كه در آن كاربران
ميتوانند با ارزهاي ديجيتال كسب درآمد كنند)، جامعه- محور بودن (كاربران
در متاورس تنها نيستند، بلكه در زمان واقعي توسط ديگران احاطه شدهاند،
تجربيات خود را به اشتراك گذاشته يا با يكديگر تعامل دارند)
چالشهاي تبليغات
بهدليل
معماري غيرمتمركز، جديد بودن مكانيزمهاي رابطها، مبتني بودن بر
رمزارزها، تبليغات در متاورس با چالشهايي نيز همراه خواهد بود بهطوري كه
دستكم در سالهاي آغازين، تبليغكنندگان در متاورس با چالشهاي زير رويارو
خواهند بود:
مرزهاي
محو شده برندسازي: بهدليل نامتمركز بودن متاورس، ممكن است شركتها قادر
به تحتكنترل داشتن تبليغات نباشند. به اين ترتيب، ممكن است يك كالاي مثلاً
ورزشي متعلق به دو شركت رقيب، توسط يك اينفلوئنسر بهطور همزمان تبليغ
شود.
تكرار محصولات در دنياي واقعي: ممكن است مشتريان احتمالي، در
واقعيت مجازي، با شخصيسازي بيش از حد (يا بيش شخصيسازي) مواجه شوند. (يك
مثال درباره تفاوت شخصيسازي و بيش شخصيسازي: شخصيسازي، به دنبال ارائه
محتواهاي بازاريابانه مرتبطتري به مشتري يا مشتري احتمالي در كانال
ارتباطي ترجيحي آنهاست در صورتي كه در بيش شخصيسازي، حفظ يك مكالمه فرد به
فرد با مشتري يا مشتري احتمالي در تمام كانالهاي ارتباطي مدنظر است. اما
هنگامي كه برندها نتوانند يك تجربه را در دنياي فيزيكي ارائه كنند، تعامل
با محصول عملاً به شكست منجر ميشود.
اشباع
شدگي محتوا: در دنياي ديجتالي فعلي، شيوههاي كنوني تبليغات كاملا فراگير
شدهاند. اگر همينها دوباره در فضاي متاورس حاضر شوند، احساس اشباعشدگي
از آنها ايجاد خواهد شد.
حريم
خصوصي اطلاعاتي و مسائل اخلاقي: در متاورس، برندها ميتوانند نسخهاي از
هويت شما را در قالب آواتار سه بعدي ببينند. اما آيا تبليغكنندگان،
تبليغها را بر اساس ظاهر ديجيتالي افراد، ارسال نخواهند كرد؟ هنوز كسي به
اين پرسشها پاسخي نداده است. (Roy,2021)
فرصتهاي تبليغاتي متاورس
برخي
بر اين اعتقادند كه متاورس يك فرصت بزرگ براي برندها، بازاريابان و
تبليغكنندگان فراهم ميكند و بهنظر ميرسد ورود به اين حوزه با كمترين
موانع صورت گيرد. فرصتهاي پيش روي تبليغكنندگان در متاورس در اينجا منظور
از فرصتها، روشهايي است كه در متاورس براي تبليغ وجود دارد. اين امكانات
و روشها عبارتند از:
1.
بيلبوردهاي واقعيت مجازي: نخستين اشكال تبليغات در متاورس، اغلب شامل
بيلبوردهاي واقعيت مجازي خواهند بود. طراحي و قرار دادن آنها در
اپليكيشنهاي موجود آسان است. براي مثال زماني كه در يك محيط كاري واقعيت
مجازي هستيد، ممكن است نگاهي به بيرون از پنجره بياندازيد و بيلبوردي را
ببينيد كه تنقلات مورد علاقهتان را تبليغ ميكند.
2.
محتواي اسپانسر شده در فضاهاي اجتماعي: شكل بعدي تبليغ در متاورس، محتواي
اسپانسر شده است كه ميتوان آن را محتواي اختصاصي شركت يا فرد اسپانسر شده
ناميد. چه در وب و چه در رسانههاي اجتماعي، هم محتواهاي ارگانيك (تبليغ
نشده) وجود دارند و هم محتواهاي تبليغشده يا اسپانسرشده. در فضاهاي واقعيت
مجازي نيز ميتوان اين نوع تبليغها را ديد. اين امكان وجود دارد كه علاوه
بر آنكه كاربران، خود از اين محتواها استفاده ميكنند، آنها را با افراد
ديگر يا شبكههاي ديگر به اشتراك بگذارند.
3. جايگذاري محصول در
بازيهاي واقعيت مجازي: product placement را در فارسي جايگذاري محصول،
گمارش محصول و در برخي موارد، تبليغات نامحسوس ترجمه كرده اند. در انگليسي
براي اشاره به آن گاهي از عبارت embedded marketing يا بازاريابي
جاسازيشده نيز استفاده ميكنند. جايگذاري محصول، يك روش بازاريابي يا
تبليغاتي است كه يك محصول را در يك محصول ديگر تبليغ ميكند (مانند يك برند
پوشاك در يك فيلم سينمايي).
هرچه
بازيهاي بيشتري براي متاورس ساخته ميشود، استفاده از اين روش تبليغات
نيز رواج بيشتري مييابد. اين راهبرد، پيشتر در بازي پوكمون گو، جايي كه
مكانهاي اسپانسرشده به نمايش درميآمدند، استفاده شده است.
4.
نسل جديد اينفلوئنسرها: متاورس ميتوان يك فناوري جذاب نوين موسوم به
انسانهاي ديجيتالي را براي نخستين بار معرفي كند. انسانهاي ديجيتالي،
رباتهاي انساننماي سه بعدي مجهز به هوش مصنوعي هستند. برندها ميتوانند
در آينده اينفلوئنسرهاي ديجيتالي مخصوص خودشان را طراحي كرده و از آنها
براي تبليغ محصولات و خدمات خود استفاده كنند.
5.
تبليغات همسان سه بعدي: نويدبخشترين روش تبليغ براي تبليغكنندگان و
بازاريابان در متاورس، تبليغات فضاي مجازي همسان است. تبليغات همسان،
تبليغاتي هستند كه با ساختار و محتواي كلي محل تبليغ (وبسايت، صفحه
اجتماعي، و غيره) هم سنخ بوده و كاربران متوجه تبليغ بودن آنها نميشوند.
بهطور مثال ممكن است تحت عنوان «محتواي پيشنهادي»، «مقاله پيشنهادي روز» و
غيره در برابر كاربر قرار داده شود اما كاربر به دليل همسنخ بودن موضوع و
محتواي آن با كليت وبسايت، متوجه تبليغ بودن آن نشود. مدل درآمدي آنها نيز
مبتني بر پرداخت به ازاي كليك است. يك مثال خوب در اين زمينه، نايتلند در
يك پلتفرم واقعيت مجازي بازي و يك فضاي متاورسي به نام روبلاكس است.
نايتلند به كاربر امكان ميدهد كه در فضاي بازي، انواع مختلف كفشها و
لوازم و اسباب جانبي آن را امتحان كند. (Roy,2021)
- ابزارها و قدرت مانور براي ارائه تبليغات در محيطهاي متاورسي بيشتر خواهد بود.
- آواتارهاي شركتي ميتوانند براي تبديل شدن به اينفلوئنسر مجازي آموزش ديده و برنامهريزي شوند.
- بنابراين به ياري آنها پيام برند شما شفاف بوده و براي مخاطب مجابكننده و گيرا خواهد بود. (Khatib,2021)
جمعبندي
• آينده نزديكتر از آن است كه تصور ميكنيم، آينده را «اكنون» بدانيم.
•
متاورس در حال تحقق است، با باور به تحقق آن و نيز اعتقاد به انقلاب جديد
ناشي از همگراييهاي فناوريهاي مختلف، در اين خصوص برنامهريزي و
سرمايهگذاري كنيم و كسب آمادگي نماييم.
• شناخت فرصتها و تهديدهاي متاورس يك ضرورت است.
• بايد آموزشهاي لازم در اين خصوص را فراگرفت و مهارتهاي خود و مجموعههاي تحت مديريتمان را ارتقا دهيم.
• در همين مسير بهرهگيري از پتانسيلها و ظرفيتهاي متاورس از بعد ارتباطي، تبليغي، خبري، اطلاعرساني، فرهنگسازي و... ضروري است.
•
واحدي را در روابطعمومي به تحقيق و توسعه روابطعمومي و رصد آخرين تحولات
اين حوزه اختصاص دهيم و به فعاليتهاي مطالعاتي و آيندهپژوهانه اقدام
كنيم.
• به سمت روابطعمومي متاورس حركت كنيم و از اولين گامها يعني توليد محتوا در قالب واقعيتهاي افزوده و مجازي و... غافل نمانيم.
• انفعال در برابر تحولات فناورانه، غافلگيركننده و پرهزينه و گاه غيرقابل جبران خواهند بود.
• همچون برخي كشورها با نگرانيهاي مختلف نسبت به متاورس به دنبال طراحي نسخهاي پاكيزه و اخلاقي از متاورس باشيم. (نمونه چين)
و در نهايت، برداشتن گامهاي جدي از سوي سازمانهاي متولي در حوزه توسعه و ارتقاي اينترنت، اينترنت اشيا كه ضروري است.
آموزش استانداردهاي روابطعمومي دانش، روش و اخلاق حرفهاي
دكتر حسينعلي افخمي
مديرگروه روابطعمومي دانشكده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي
پيش از تعريف و بسط استانداردهاي موردنظر در حوزه روابطعمومي لازم است تا تحولات روابطعمومي در طي يك قرن اخير را مرور كرد.
دوره
اول از 1920 تا 1340 با عنوان دوره تبليغات و افكارعمومي، دوره دوم از
1941 الي 1980 با عنوان هويت و آموزش، دوره سوم از 1981تا سال2000 با عنوان
حرفهاي و مديريتي شدن و دوره چهار از 2001 تاكنون با عنوان ارتباطات
راهبردي تقسيمبندي شده است كه هر دوره به فراخور مقتضيات و شرايط،
ويژگيهاي خاص خود را دارد.
در
تحولات دوره اول كه از 1920 الي 1940 را دربرميگيرد، روابطعمومي در نقش
كارگزار مطبوعاتي ظاهر ميشود و بر شناخت افكارعمومي با بهرهگيري از
تبليغات متمركز است. در دوره اول، روابطعمومي با تاكيد بر تبليغات و افكار
عمومي در آثار ادوارد برنيز از جمله كتاب تبلور افكار عمومي (1923)،
تبليغات (1928) والتر ليپمن و كتاب افكارعمومي ( 1922 ) آيوي لي، كتاب
پابيليستي (1925) هارولد لاسول، كتاب تبليغات در جنگ جهاني اول (1927)
ويليام دوب و كتاب تبليغات فنون روان شناسي (1935) تبلور مييابد.
شناخت
افكارعمومي در اين دوره و اثرگذاري بر نظام سياسي از ويژگيهاي اين دوره
است كه تحول مفهومي در حوزه روابطعمومي و يكسانسازي مفاهيم استانداردها
را به همراه دارد.
در
تحولات روابطعمومي در دوره دوم كه از سال 1941 آغاز تا سال 1980 ادامه
دارد، روابطعمومي در جستجوي هويت است. بروز مسايل اجتماعي ناشي از جنگ
جهاني دوم نظير افسردگي به طرح مفاهيمي مانند رفتار جمعي، جنبشهاي اجتماعي
و كنش اجتماعي منجر شد. دوران طلايي فعاليت روزنامهنگاران باتجربه در
دفاتر روابطعمومي و پايهگذاري آموزش دانشگاهي روابطعمومي در سه مقطع و
شكلگيري تشكلهاي حرفهاي براي آموزش و پژوهش از ديگر تحولات اين دوره
محسوب ميشود.
روابطعموميها براي مقابله با افسردگي اجتماعي ناشي از
جنگ، به رويكردهاي اطلاعرساني و سرگرمي روي آوردند. اطلاعرساني بخشي از
مفهوم روابطعمومي است و در زمره نقشهاي ذاتي آن است و اصلا قابل قبول
نيست كه اطلاعرساني را جداي از روابطعمومي در نظر گرفت.
در
دوره دوم، جامعه نيازمند نشاط بود تا از خمودگيهاي پس از جنگ خارج شود.
روابطعمومي هرگز نميتواند افكارعمومي را هدايت كند، تلقي اشتباه است اگر
گمان كنيم روابطعمومي ميتواند اين كار را انجام دهد بلكه ميتوان گفت
روابطعمومي اثرگذار بر افكارعمومي ميتواند باشد. در اين دوره
روزنامهنگاران با روابطعمومي ارتباط نزديكتري دارند و برخلاف دوره قبل
كه در تضاد بودند، تعاملات رو به رشدي داشتند و براي رشد و تقويت هر دو
حوزه لازم بود اين اتفاق رخ بدهد و اما هويت حرفهاي روابطعمومي مورد
تاكيد قرار گرفت.
از
مهمترين آثار و كتابهاي علمي اين دوره ميتوان به كتاب روابطعمومي بر
سر چهار راه نوشته الكس هارلو (1944) دستنامه روابطعمومي نوشته فيليپ لزلي
(1950) روابطعمومي و دموكراسي آمريكا نوشته جي پيلوت(1951) روابطعمومي
موثر نوشته اسكات كاتليپ (1952) اقناعگران نهان نوشته وينسنت پاكارد
(1971) و گزارش طلايي 2 درباره وضعيت آموزش روابطعمومي در جهان تهيه شده
توسط ايپرا (1976) اشاره كرد.
تحولات
روابطعمومي در دوره سوم از 1981 الي 2000 رخ داد كه در اين دوره شاهد رشد
نشريات تخصصي روابطعمومي، پايهگذاري نشريات علمي پژوهشي با رويكرد
مديريتي، توجه به نقش راهبردي روابطعمومي و ارتقاي جايگاه به مديريت
راهبردي و تمركز بر نقش كاركردي روابطعمومي در سازمانها هستيم.
روابطعمومي
حرفهاي و مديريتي شدن آن از وجوه بارز اين دوره است. دورهاي كه
نظريههاي روابطعمومي مطرح ميشود و از رقيباني چون تبليغات جلو ميافتد.
در اين دوره هويت جديد روابطعمومي و قرار گرفتن در كنار مديريت سازمان
مورد توجه و تاكيد قرار ميگيرد. روابطعمومي در سه قالب سازمانهاي دولتي،
مردمنهاد و بخش خصوصي وارد ميدان ميشود. رشد نشريات تخصصي و مطرح شدن
عناويني همچون روابطعمومي و مديريت ارتباطات بروز و ظهور ميكند.
از
مهمترين آثار علمي اين دوره ميتوان به كتاب مديريت روابطعمومي نوشته
گرونيگ و هانت (1948)، نظريههاي روابطعمومي اثر كارل بوتان(1989) نظريه
تعالي در روابطعمومي و مديريت ارتباطات اثر جيمز گرونيگ (1992) و كتاب
روابطعمومي راهبردي نوشته نورمن هارت (1994) نام برد.
تحولات
روابطعمومي در دوره چهارم كه از سال 2000 آغاز و تاكنون ادامه يافته است
به دوره بحران هويت و ظهور ارتباطات راهبردي بازميگردد. رويكرد انتقادي و
پسامدرن به روابطعمومي، تغيير در عنوان از گرايش مديريت ارتباطات راهبردي،
توجه سه رويكرد كاركردي، تفسيري و انتقادي در مطالعات روابطعمومي و
انتشار فصلنامه بينالمللي ارتباطات راهبردي از مهمترين شاخصههاي دوره
چهارم تحولات روابطعمومي است.
در
اين دوره است كه به روابطعمومي انتقاداتي وارد ميشود. موضوع دوسويه بودن
ارتباط بعنوان يك آرمان مطرح ميشود كه خود طرح اين مسئله ناشي از فقدان
دوسويه بودن ارتباط و درحقيقت نوعي انتقاد بهشمار ميرود. دورهاي است كه
علم بلاغت و ادبيات و تاريخ و مطالعات بيشتر در ساير حوزهها بهعنوان
نيازهاي جديد روابطعمومي مطرح و وارد حوزه روابطعمومي ميشود. موضوع
استانداردها به شكل جديتري مطرح ميشود و تعالي در ارتباطات راهبردي و
فاصله گرفتن از روابطعمومي از روزنامهنگاري از ديگر ويژگيهاي اين دوره
است.
رويكرد
به استانداردهاي روابطعمومي از دوره سوم آغاز شد و افرادي نظير گرونيگ،
كرتين، واتسون، زفراس و مك نامارا در زمره انديشمنداني هستند كه ابعاد
آموزش، پژوهش؛ دانش و حرفهگرايي را در روابطعمومي مورد توجه قرار
ميدهند.
استانداردها
و رويكرد ارتباطات استراتژيك به روابطعمومي ضرورت يافته است. استاندارد
كه به معناي قاعده، معيار و مقياس است در تعريف سازمان بينالمللي استادارد
به معناي مدركي دربرگيرنده قواعد، راهنماييها و ويژگيهايي براي
فعاليتها با نتايج آنهاست كه براي استفاده عمومي و مكرر از طريق همرايي
فراهم و از طريق سازماني شناخته شده تصويب شده است.
انواع
استاندارد شامل ملي، منطقهاي، بينالمللي، تشويقي يا اجباري، قانوني يا
عملي فرايندي يا پيامدي، فني يا غيرفني است كه پرسشهاي اساسي چه فعاليتي
را و چرا انجام ميدهيم (چشمانداز) چه فعاليتي را و چگونه انجام ميدهيم
(ماموريت ) به كجا ميرويم و چه چيزي را بهدست ميآوريم (هدف) با تخصيص چه
منابعي به هدف ميرسيم (اولويتها) را پاسخ ميدهد.
استاندارد و آموزش
در
گزارش طلايي 2،4،7 و 12 ايپرا در سالهاي 1974تا 1977 بر استانداردهاي
آموزش روابطعمومي تاكيد دارد. توجه به نقش آموزش حرفهاي و دانشگاهي و
رسيدن به يك استاندارد ملي و بينالمللي در مراكز آموزشي و انجمنهاي علمي و
حرفهاي در دوره سوم و چهارم ادامه يافته است.
استاندارد و دانش ارتباطات
ايپرا
در گزارش طلايي 5، 9 و 13 خود بر استانداردهاي دانش روابطعمومي طي
سالهاي 1985 تا 2000 تاكيد كرد. تكيه بر دانش ارتباطات و سپس به مديريت و
كاربرد آن در روابطعمومي در آثار گرونيگ (1992) هارت (1994) تينچ و زفراس
(2014) مشاهده ميشود.
استاندارد و پژوهش
ايپرا در گزارشهاي طلايي 3،10 و 11 به استانداردهاي روش پژوهش و ارزشيابي در روابطعمومي طي سالهاي 1979الي 1994 تاكيد دارد.
توجه به نقش پژوهش در روابطعمومي با مطالعه جان پاولينك آغاز شد. سپس با آثار واتسون (2007) و استاك (2014) ادامه يافت.
استاندارد و اخلاق حرفهاي
گزارش
طلايي 2، 4، 7 و 12 ايپرا به استانداردهاي آموزش روابطعمومي طي سالهاي
1976 الي 1997 تاكيد كرده است و اخلاق يكي از سه ركن اساسي حرفهاي شدن است
و بر ارزشهايي دلالت دارد كه در كنار دو ركن ديگر يعني مهارت و دانش قرار
ميگيرد.
12
فعاليت روابطعمومي با رويههاي استاندارد شامل: انتشارات ادواري،
انتشارات غير ادواري، تبليغات/ آگهي، ارتباط با رسانهها، بازديدهاي داخلي،
رويدادهاي ويژه، نمايشگاه و ترويج، آرشيو و كتابخانه، امور مشتريان،
ارتباطات بحران، مسئوليت اجتماعي و رايزني (لابيگري) شكل ميگيرد.
استانداردسازي
فعاليتهاي روابطعمومي در چهار بعد آموزش، پژوهش، دانش و مهارتها و
اخلاق حرفهاي آغاز شده است. بيش از 10 فعاليت عملي در روابطعمومي قابليت
استانداردسازي دارد. بخشي از استانداردهاي روابطعمومي نياز به
استانداردهايي خارج از حرفه دارد مانند استانداردهاي رسانهها كه بدون آن
استانداردسازي در زمينه ارتباط با رسانهها غيرعملي خواهد بود زيرا
استانداردها تابعي از رويكرد ارتباطات استراتژيك است.
استانداردهاي پژوهش و سنجش روابطعمومي
پروفسور فرانك اويت رئيس و مديرعامل سابق موسسه روابطعمومي
ميخواهم
چند دقيقهاي درباره استانداردها و معيارهاي سنجش در روابطعمومي صحبت
كنم. اينكه چرا به آنها نياز داريم و چطور آنها را گسترش ميدهيم و اينكه
شما چطور ميتوانيد در اين زمينه مشاركت كنيد. ائتلافي وجود دارد كه خيلي
معروف نيست بنابراين جاي تعجب نيست اگر اسمشان را نشنيده باشيد؛ ائتلاف
استانداردهاي پژوهشي روابطعمومي. در سال 2012 براي تشكيل اين مركز 6
سازمان گرد هم آمدند؛ انجمن روابطعمومي آمريكا، شوراي انجمنهاي
روابطعمومي، انجمن بينالمللي سنجش و ارزيابي ارتباطات، اتحاد جهاني
روابطعمومي و مديريت ارتباطات، مجمع استانداردهاي سنجش رسانههاي اجتماعي
روابطعمومي و موسسه روابطعمومي. علت گردهمآمدن اين سازمانها اين بود كه
هركدام از آنها، از قبل، تكهاي از پازل در مورد استانداردهاي پژوهش را در
دست داشت و روي آن كار ميكرد. با خود فكر كرديم همگي دور هم جمع شويم و
پلتفرمي گسترده را تشكيل دهيم كه بتوانيم حوزههاي محتلف را بررسي كرده و
منتشر كنيم.
نكتهاي
كه در مورد استاندارد وجود دارد اين است كه ميتوانيد ادعا كنيد آنچه در
دست داريد «استاندارد» است اما اگر مشتريهايي نداشته باشيد كه خدماتتان را
بخرند يا محصولتان در بازار جايگاهي نداشته باشد و نيازي به آنها نباشد،
بيفايده است. ميتوانيد بگوييد آن محصول استاندارد است اما واقعا فرقي
ندارد چون كسي آن را نميخرد.
بنابراين
بايد احساس نياز به آن وجود داشته باشد كه البته در اين شرايط بهخصوص اين
نياز حس ميشود. بايد مشتريهايي داشته باشيد كه از شما توقع دارند چنين
استانداردهايي داشته باشيد. در چند سال اخير سعي كردهايم بر فرآيندي كار
كنيم كه رسانههاي سنتي، رسانههاي اجتماعي، همه فرآيند ارتباطات از آگاهي
تا خود رفتار و بازده سرمايهگذاري را با آن ارزيابي كنيم. البته ما
پيشنهاد ميكنيم فقط زماني از اصطلاح «بازده سرمايهگذاري» استفاده كنيد كه
واقعا ميخواهيد بگوييد «ميتوانيم براي سرمايهگذاري و بازدهي آن ارزش
مالي تعيين كنيم و واقعا مقدار بازدهي سرمايهگذاري را محاسبه كنيم».
اگر
اينطور نباشد استفاده از اين اصطلاح جلوي كسانيكه در مورد اصطلاحات مالي
اطلاعات دارند، اعتبار چنداني ندارد. بنابراين به نقطهاي رسيدهايم كه
مشتريان ما ميگويند چه استانداردهايي را از ما توقع دارند. اگر به وبسايت
موسسه مراجعه كنيد يا عبارت «ائتلاف استانداردهاي پژوهشي روابطعمومي» را
گوگل كنيد ميتوانيد به اين استانداردها دست پيدا كنيد.
در
حال حاضر ما در جايگاهي هستيم كه شركتها، آژانسها، مسئولان توسعه و
تحقيق، انجمنها، دانشگاههايي كه به متخصصان روابطعمومي پژوهش آموزش
ميدهند را تشويق ميكنيم به ما بپيوندند و به اجراي اين استانداردها متعهد
شوند.
تنها
در چند هفته بيش از 40 گروه به ما ملحق شدهاند كه به اين استانداردها
متعهد هستند. هدف ما تا ماه سپتامبر حداقل 100 گروه است. فكر ميكنيم با
اقداماتي كه انجام ميدهيم حتما به اين عدد ميرسيم.
ميخواهم
در مورد هدف اين استانداردها به شما بگويم. مثلا اگر امروزه شما رئيس
دپارتمان ارتباطات شركتي باشيد و بخواهيد شركتها در قسمتهاي مختلف
جغرافيايي، واحدهاي كسبوكار و كمپينها و دورههاي متفاوت را بررسي كنيد
ميدانيد كه واقعا بايد براي همهچيز يك تامينكننده خدمات واحد داشته
باشيد.
ممكن
است افراد حتي براي سادهترين اصطلاحات، تعاريف متفاوتي داشته باشند. ممكن
است روشها و جعبه سياههاي گوناگوني داشته باشيد. ما نميخواهيم جلوي
نوآوري را بگيريم و با تعريف استانداردها مانع آن شويم. بلكه برعكس
ميخواهيم با رسيدن به تعريف مشترك از مفاهيم ساده، خلاقيت را به سطح
بالاتري ببريم.
هدف
اين استانداردها اين است. مجددا شما را تشويق ميكنم كه به آنها نگاهي
بياندازيد و اگر تمايل داشتيد سازمان خود را به انجام اين استانداردها
متعهد كنيد.
معرفي چهره ماندگار روابطعمومي ايران
در
آئين افتتاحيه هجدهمين كنفرانس بينالمللي روابطعمومي ايران كه روز
چهارشنبه 4 اسفند 1400 برگزار شد از دكتر احمد يحيايي ايلهاي به عنوان
چهره ماندگار روابطعمومي ايران تجليل شد.
احمد
يحيايي ايلهاي، داراي سي سال سابقه فعاليت حرفهاي در حوزه روابطعمومي
است و در بيش از 100 سمينار ملي و بينالمللي روابطعمومي طي 20 سال اخير
سخنراني كرده است.
يحيايي
ايلهاي دانشآموخته دكتري تخصصي در رشته علوم ارتباطات است. از جمله
دستاوردهاي مهم علمي او ميتوان به تدريس بيش از هزار دوره و سمينار آموزشي
براي مديران و كارشناسان روابطعمومي طي 20 سال اخير و تاليف شانزده جلد
كتاب تخصصي در زمينه ارتباطات و روابطعمومي اشاره كرد.
تجليل از برگزيدگان نخستين جشنواره ملي مردمداري
- محمود نكونام رييس اداره كل روابطعمومي بانك سپه (مدال ملي مديريت روابطعمومي)
- مهدي نورعليشاهي رييس مركز روابطعمومي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (جايزه ويژه مطالعات ارتباطي و فرهنگي)
- دكتر وحيد قرباني مدير ارتباطات و حوزه رياست شركت نفت ايرانول (جايزه مديريت تبليغات)
- دكتر ناصرالدين اسلاميفرد مديركل روابطعمومي و امور بينالملل بيمه رازي (جايزه برنامهريزي)
- مهندس صادق سكري مديركل روابطعمومي شركت راهآهن جمهوري اسلامي ايران (جايزه مديريت انتشارات)
- مهندس منصور فخاران مشاور رياست و مديركل روابطعمومي سازمان راهداري و حملونقل جادهاي كشور (مديريت روابط رسانهاي)
- محمد محتاطي فعال روابطعمومي (مدال مدير برتر ارتباطگر)
- وحيد كاظمزاده قاضيجهاني مدير روابطعمومي سازمان جهاد كشاورزي استان آذربايجان شرقي (مدال ملي روابطعمومي سرآمد)
-
مهندس شهرام وردك رييس روابطعمومي شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب (مديريت
رويداد - برگزاري موفق نمايشگاه تخصصي صنعت نفت كشور در اهواز)
اين
جشنواره با هدف ارتقاي تصوير سازماني روابطعموميها، فراهم نمودن فضاي
مناسب براي تبادل تجارب روابطعموميها، شناسايي و معرفي خلاقيتهاي
حرفهاي روابطعموميها، ايجاد محيط علمي و آموزشي براي مديران و كارشناسان
روابطعمومي و بسترسازي براي توسعه فعاليتهاي تخصصي روابطعموميهاي
كشور در دو بخش "مدالهاي روابطعموميايران" و"جوايز ويژه
روابطعموميايران" برگزار شد.
معرفي مقالات برتر
از
بين 33 مقاله ارسالي، سه مقاله بررسي «مسئوليتهاي اجتماعي رسانهها در
مبارزه با كرونا»، نوشته: عباس خسرواني؛ «بررسي عوامل كليدي موثر بر موفقيت
مديريت ارتباط با مشتري CRM در صنعت بانكداري»، نوشته: حميدرضا عبدالملكي و
اكرم محمدينيكو و «روابطعمومي در متاورس: آنچه بايد بدانيم»، نوشته:
يحيي احمدي و مسعود كريمخاني براي انتشار در كتاب مجموعه مقالات كنفرانس
پذيرفته شدند.
رونمايي كتاب «استانداردهاي جهاني و حرفهاي روابطعمومي»
در
بخش ديگري از مراسم، جلد اول كتاب «استانداردهاي جهاني و حرفهاي
روابطعمومي» نوشته جمعي از نويسندگان، با همكاري مشترك انجمن متخصصان
روابطعمومي و موسسه كارگزار روابطعمومي كه از سوي انتشارات كارگزار
روابطعمومي منتشر گرديد، در آيين افتتاحيه "هجدهمين كنفرانس بينالمللي
روابطعمومي ايران" و “نخستين جشنواره مردمداري ايران” رونمايي شد.
اين
كتاب كه بهاهتمام مهدي باقريان و زهرا بابازادهگان منتشر شد، به محققان و
متخصصان روابطعمومي كمك ميكند تا ابعاد گوناگون استانداردهاي
روابطعمومي را به خوبي درك كرده و دريابند استانداردها كمك ميكنند تا
اطمينان حاصل شود كه هر متخصص روابطعمومي با پيروي از مجموعهاي خاص از
قوانين و فرآيندها، وظايف خود را بهخوبي انجام ميدهد.
اين كتاب
شامل شش مقاله علمي و پژوهشي به نامهاي «استانداردهاي روابطعمومي: دستور
كار تحقيقاتي» تاليف مهدي باقريان مديرعامل موسسه كارگزار روابطعمومي،
«بررسي تلاشها براي تدوين استانداردهايي براي روابطعمومي: يك تحليل
مقايسهاي از چهار ابتكار اصلي در زمينه سنجش و ارزيابي» تاليف الكساندر
بومان، جيم مك نامارا، آنسگار زرفاس، «استانداردهايي براي روابطعمومي
حرفهاي» تاليف جك بارليك، جرزي اولدژكي، كريستينا وويجيك، اوا هوپ،
«راهنماي مسئولان ارتباطات براي تحقيق، تحليل و ارزيابي» تاليف مارك وينر،
كاگنيتو اينسايتس، «استانداردهاي سنجش و ارزيابي روابطعمومي» برگرفته از
كتاب PR Pundit و «استانداردسازي روابطعمومي آنلاين امري ضروري است» تاليف
لي هونگ ژين، ما ژينگ، دوان وي هي است.
انتشار پنجاه و هشتادمين شماره فصلنامه "كارگزار روابطعمومي"
همزمان
با برگزاري كنفرانس، پنجاه و نهمين شماره فصلنامه "كارگزار روابطعمومي"
ويژه زمستان با دو پرونده "روابطعمومي متاورس" و "استانداردهاي
روابطعمومي" بهصورت تمامرنگي با كاغذ گلاسه به سردبيري مهدي باقريان
منتشر شد.
روابطعمومي
متاورس، تبليغات در متاورس: موضوع تحقيق، بازاريابي در متاورس: آينده
موتورهاي جستجو، رسانههاي اجتماعي و روابطعمومي، در آستانه ورود به
فراجهان، استانداردهاي روابطعمومي، چرا به استانداردها نياز داريم؟، اهميت
تعيين استاندارد در روابطعمومي، استانداردهاي تحقيقات روابطعمومي،
استانداردسازي روابطعمومي آنلاين، انقلاب پارادايمي روابطعمومي در عصر
هوش مصنوعي، ارتباطات استراتژيك در آسيا، گزارش برگزاري شانزدهمين جشنواره
ملي انتشارات روابطعمومي و معرفي 4 كتاب جديد روابطعمومي، عنوانهاي
مطالب و مقالاتي است كه در اين شماره از فصلنامه به چاپ رسيده است.
از
آنجايي كه به دليل همهگيري، امكان ارائه بقيه سخنرانيها فراهم نشد
ويدئوي سخنرانان از جمله پروفسور جيمز گرونيگ پدر روابطعمومي مدرن در
اختيار افراد ثبتنامي قرار خواهد گرفت.