News
ديدگاهي يکپارچه به روابط عمومي
۱۹ / ۱۱ / ۱۳۹۲

ديدگاهي يکپارچه به روابط عمومي

 

در گفت و گو با حسن ربيعي

(مديرکل حوزه رياست، روابط عمومي و امور بين الملل سازمان اوقاف و امورخيريه کشور)

 

اشاره

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- کتاب روابط عمومي يکپارچه منتشر شد که گردآورنده، در فصول هشتگانه اي به تشريح و تبيين مولفه هاي نويني در حوزه ارتباطات يکپارچه، روابط عمومي و ارتباطات بازاريابي، پيام رساني يکپارچه و برنامه ريزي ارتباطات يکپارچه پرداخته است.

به بهانه انتشار اين کتاب، گفت و گويي با حسن ربيعي مديرکل دفتر رياست، امور بينالملل و روابطعمومي سازمان اوقاف و امور خيريه کشور انجام داده است که مطالعه آن دستيابي به تعاريف جديد و رهيافتهاي کاربردي را براي مخاطب به ارمغان ميآورد.

 

* پيش از آن که به موضوع اصلي يعني روابط عمومي يکپارچه بپردازيم لطفا در مورد ارتباطات يکپارچه که از فصول نخستين کتاب است صحبت بفرماييد؛ آيا ارتباطات يکپارچه بخش يا زيرمجموعه اي از روابط عمومي به شمار مي رود يا مفهومي فراتر از آن را دربر مي گيرد؟

همانطور که اشاره داشتيد ارتباطات يکپارچه فراتر از مفهوم روابطعمومي يکپارچه است. ارتباطات در اين جا شامل استفاده از روابطعمومي به طور همزمان با ديگر ابزار تبليغي ميشود. اما بايد به خاطر داشته باشيد که در ارتباطات يکپارچه نيازمند هماهنگي عناصر، ابزارها و همچنين زمانبندي پيام هستيم. برخي از ابزارهايي که در ارتباطات يکپارچه از آن بهره ميگيريم در روابطعمومي نيز مورد استفاده قرار ميگيرد. نظير ويژهنامهها، نمايشگاهها، سمعي و بصري و غيره که گستره وسيعي از ابزارها را شامل ميشود. برخي معتقدند که مفهوم ارتباطات يکپارچه با ريشههاي تاريخي روابطعمومي گره خورده است.

 

* در صورت امکان، مفهوم يکپارچه سازي در روابط عمومي و مهم ترين اهدافي که اين روش در پي آن است را بيان کنيد.

مفهوم يکپارچهسازي، درک اين موضوع است که ارتباطات يک سازمان بايد يکسان و مستمر باشد. ضروري است که پيامهاي ارسالي يکسان و منسجم باشند تا تلاشهاي ارتباطي سازمان بتواند صداي واحدي را انعکاس دهد.

اگرچه ميان حوزههاي تبليغات، بازاريابي و روابطعمومي تفاوتهاي مشخصي وجود دارد، اما اين درک رو به تزايد وجود دارد که بهترين راه تحقق اهداف يک سازمان، اتخاذ روش منسجم و يکپارچه است. در کنار هم قرار دادن فنون و روشها تا به شفافيت، يکنواختي و حداکثر اثر ارتباطي منجر شود.

 

* اين مهم را چگونه مي توان محقق ساخت؟ منظور ايجاد وحدت و انسجام ميان بخش هايي نظير بازاريابي و روابط عمومي است. برخي هنوز روابط عمومي را در کنار بازاريابي و برخي زيرمجموعه اي از آن قلمداد مي کنند؛ پيوند ميان اين بخش ها چگونه ميسر است؟

روند حرکت به سوي يکپارچگي به چند عامل بستگي دارد. يکي از آنها کوچکسازي و ديگري مهندسي مجدد است. بسياري از بخشها ادغام شدهاند و زماني که يک سازمان اهداف و استراتژي ارتباطي خود را بررسي مجدد ميکند، تمام دپارتمانها و واحدها حق راي يکساني دارند. به طور سنتي روابطعمومي متکي به فعاليت و وظيفه حمايتي بازاريابي است و بيشتر بر روي تکنيکها تمرکز ميکند تا روي استراتژي.

روابطعمومي يک کارکرد مديريتي است که به طور سنتي کانون توجه آن بر الگوهاي بلندمدت، تعامل ميان سازمان و همه افکارعمومي احاطهکننده آن، متمرکز بوده است. هدف روابطعمومي بهبود تعاملات و ارتباطات است تا در پي آن امکان شکل دهي تفاهم متقابل، حسن نيت، حمايت و پشتيباني فراهم شود. در نهايت اين که روابطعمومي و ارتباطات بازاريابي هم منافع کوتاه مدت و هم منافع درازمدت سازمان را مورد نظر دارند. يک باور عامه اين است که تبليغات تنها يک ابزار بازاريابي است و يا اين که روابطعمومي همان اطلاعرساني عمومي است.

 

* بالاخره در اين کارزار حق با کدام يک از طرفين است؟ آيا روابط عمومي زيرمجموعه بازاريابي است يا بالعکس؟

برخي از سازمانها آگاهانه مفاهيم روابطعمومي و ارتباطات بازاريابي را با هم تلفيق ميکنند و ديدگاهي تلفيقگرا دارند. اما مطلق گرايان، مخالفت خود را با ادغام اين مفاهيم اعلام کردهاند و معتقدند که اين تلفيق و ترکيب نهايتا باعث تنزل درجه روابطعمومي تا حد يکي از اجزاي آميخته معرفي ميشود. گروهي ديگر از کارشناسان، بحث يکپارچهسازي را اساسا قبول دارند؛ هرچند در مورد پيادهسازي غيرمتوازن اين رويکرد يکپارچه، هشدار ميدهند.

اصالت دهندگان به روابطعمومي معتقدند که هنگامي که بحث ارتباطات بازاريابي مطرح مي شود، روابطعمومي ديگر به عنوان يک فعاليت حاشيهاي نيست، بلکه به عنوان يکي از عناصر لاينفک بازاريابي و يکي از مهمترين عناصر آميخته بازاريابي مطرح شده است. البته به نظر من چنين اظهاراتي مي تواند آتش منازعات را برافروخته تر سازد، زيرا در نهايت روابطعمومي را به عنوان جزيي از بازاريابي که نهايتا نقش مهم و کليدي آن به رسميت شناخته شده است، به تصوير ميکشد.

 

* آيا مي توان از صحبت هاي شما به اين نتيجه رسيد که روابط عمومي يکپارچه و ارتباطات يکپارچه مي کوشد تا پيوند و اتحاد ميان روابط عمومي، ارتباطات بازاريابي و تبليغات را تبيين کند؟ اظهارنظرهاي ارايه شده از سوي جامعه دانشگاهيان و محققان در اين باره چه بوده است؟

برخي از افراد شديدا در پي آن هستند که ضمن حفظ ماهيت مستقل اين دو حوزه مکمل، هماهنگي و يکپارچگي مطلوبي ميان آن ايجاد کنند. جالب آن که بسياري از اين تلاشگران، کساني هستند که خودشان خارج از ساختار رسمي روابطعمومي و بازاريابي در سازمانها کار ميکنند. برخي از آنها مديران عامل شرکتها هستند که تيمهاي روابطعمومي و بازاريابي را در پروژههاي معرفي محصول جديد هدايت ميکنند و يا روساي دانشگاهها هستند که از بخش روابط رسانهاي و ارتباط جمعي ميخواهند تا به نيازمنديهاي تامين اعتبار و نيروي انساني دانشگاه توجه نمايند.

هماهنگي و يکپارچگي ميان روابطعمومي و بازاريابي، واقعيتي بديهي است و جالب آن که اين به اصطلاح واقعيت بديهي براي افراد فعال در خارج از اين دو حوزه تخصصي، بسيار پذيرفتنيتر از افرادي است که مستقيما در اين دو حوزه مشغول به کار هستند. در اين جا دو مثال پيرامون نحوه برقراري پيوند ميان روابطعمومي و بازاريابي از ديد افراد خارج از اين دو حوزه ارايه ميکنم. نخست به برداشت نادرست و رايج بين مردم درباره عموميسازي و تبليغات مربوط است. براي مثال، ممکن است آنها در مورد هزينههاي انتشار اخبار در رسانههاي جمعي يا ارسال آگهي به روزنامه سوال کنند در صورتي که اين آگهي، در واقع يک خبر است.

اظهارنظرهاي ارايه شده از سوي جامعه دانشگاهيان و محققان هم متناقض بوده است. در گزارشي که توسط انجمن آموزش روزنامهنگاري و ارتباط جمعي منتشر شد، پيشنهاد شده بود که روابطعمومي و تبليغات در يک برنامه آموزشي واحد يکپارچه شوند و رويهاي جديد در اين حوزه بنيان نهاده شود. اين پيشنهاد فورا مورد مخالفت شديد کميته آموزش انجمن روابطعمومي ايالات متحده آمريکا قرار گرفت.

حتي بر سر نامگذاري هم مناقشه و اختلاف نظر وجود دارد؛ برخي از کارشناسان، تلفيق اين دو حوزه را تحت عنوان «ارتباطات بازاريابي يکپارچه» ميخوانند و برخي ديگر، اسامي چون «ارتباطات يکپارچه»، «روابطعمومي بازاريابي» يا «ارتباطات جامع» را براي اين ترکيب به کار ميبرند. برخي ديگر از اسامي پراکندهاي هم که اخيرا به گوش ميرسد عبارتند از «روابطعمومي مبتني بر بازاريابي» و «ارتباطات يکپارچه (تبليغات و روابطعمومي)».

در يکي از گزارشها آمده است که با وجود آن که به نظر ميرسد در بين دانشگاهيان و جوامع آموزشي و آکادميک، ديدگاههاي مختلف و متناقضي راجع به رويکرد يکپارچه وجود دارد، اما در بين فعالان حوزه صنعت و بازرگاني، ديدگاهي يکپارچه مورد پذيرش قرار گرفته و به دليل فرصتهاي مطلوبي که اين رويکرد در اختيار قرار ميدهد به طور گسترده مورد استفاده واقع شده است.

 

* در دنياي ديجيتالي شده امروز که به مدد رشد فناوري هاي ارتباطي و اطلاعاتي به وقوع پيوسته است، روابط عمومي ها چگونه مي توانند در ارتباطات يکپارچه به ايفاي نقش بپردازند؟ پيام رساني يکپارچه در اين شرايط و وضعيت چه جايگاهي دارد؟

زماني که تلفيق خدمات همزمان ارتباطي مانند پيامرساني فوري، اطلاعات حضوري، تلفن، کنفرانس صوتي و تصويري و سرويسهاي مبتني بر پروتکل اينترنت و غيره مطرح شد، همگي آنها جزء لاينفکي از فرآيند ارتباطات يکپارچه را شکل ميدهد و منجر به آمادهسازي ارتباطات شبکهاي ميشوند.

ارتباطات يکپارچه به فرد اجازه ميدهد پيامي را روي يک رسانه ارسال دارد و همان پيام ارسالي را روي رسانه ديگري دريافت کند. مثلا شخصي ميتواند پيامي را به صورت پست صوتي دريافت کند و به انتخاب خود از طريق ايميل يا تلفن همراه به آن دسترسي يابد. اگر فرستنده طبق اطلاعات حضوري به صورت آنلاين حضور داشته باشد و در حال حاضر تماسهاي تلفني را بپذيرد، جواب را ميتوان از طريق گفتگوي متني اينترنتي يا تماس ويدئويي بلافاصله ارسال داشت در غير اين صورت، ميتوان آن را به صورت پيامي غيرهمزمان ارسال داشت که از طريق انواع رسانهها ميتوان به آن دسترسي يافت.

پيامرساني يکپارچه عبارت از تلفيق تکنولوژيهاي گوناگون پيامرساني الکترونيک و رسانههاي ارتباطي (ايميل، پيامک، نمابر، پست صوتي، پيامرساني تصويري و غيره) در يک رابط يارانهاي واحد است که از انواع وسايل مختلف ميتوان به آن دسترسي داشت. در حالي که سيستمهاي ارتباطي سنتي پيامها را در انواع متعدد مختلف جاي ذخيره مانند سيستمهاي پست صوتي، خدماترسان ايميل و دستگاههاي دريافت نمابر تحويل ميدادند، با پيامرساني يکپارچه تمام انواع پيامها در يک سيستم ذخيره ميشود. مثلا پيامهاي پست صوتي را ميتوان مستقيما در صندوق کاربر گذاشت تا از طريق هدفون يا بلندگوي رايانه شنيده شود. اين سيستم تجربه کاربر را آسان ميکند (يعني فقط در يک جا پيامها را بررسي کند) و ميتواند گزينههاي جديدي براي جريان کار عرضه کند مانند الصاق يادداشت يا اسناد به پست صوتي ارسالي.

 

* يکپارچه سازي ارتباطات و روابط عمومي يکپارچه در عرصه جهاني چه جايگاهي دارد؟

به نظر ميرسد که يکپارچهسازي ارتباطات، شکل جهاني و فراگير به خود گرفته باشد. «فيليپ کيچن»1 و «  دان شولتز»2 در سال1994، در پي تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند که اين روند نه تنها در ايالات متحده رو به گسترش است بلکه در بريتانيا، استراليا، زلاندنو و حتي هندوستان نيز در حال توسعه است. از ديد آنها رويکرد يکپارچه اگرچه مورد پذيرش قرار گرفته، ولي هنوز به يک هنجار عمومي و فراگير تبديل نشده است.